با تله خویشتن تحول نیافته – گرفتار آشنا شوید
تله خویشتن تحول نیافته – گرفتار یکی از ۱۸ تله روانی است که میتواند زندگی فرد را با مشکلاتی مواجه کند. در این مطلب با تله مذکور بیشتر آشنا میشوید.
جامعه۲۴- در ادامه آشنایی با تلههای روانی یا طرحوارههای زندگی با تله خویشتن تحول نیافته - گرفتار آشنا میشوید، این تله نیز از طرحوارههایی است که میتواند زندگی فرد را با آسیب جدی مواجه کرده و زندگی او را مختل میکند.
تله خویشتن تحول نیافته- گرفتار از دو منظر فعال میشود به این معنا که از یک سو فرد در هویت و شخصیت افراد نزدیک به خود ذوب شده و قادر به تعیین هویتی مستقل برای خود نیستند. معمولاً والدین اولین گزینه برای گرفتاری فرد هستند، اما افراد دیگری که میتوانند شخصیت شبیه والدین داشته باشند مانند پدر، مادر، همسر و بهترین دوست از جمله افرادی هستند که شخصیت فرد مبتلا به این تله در شخصیت آنها ذوب و گرفتار میشود، در نتیجه بروز تله گرفتاری در هویت افراد دیگر بیمار از استقلال، رشدیافتگی و رشد اجتماعی باز میماند.
فردی که مبتلا به تله خویشتن تحول نیافته-گرفتار است چنان در زندگی شخص مهم زندگیش حل میشود که برایش دشوار است نقطه پایان گرفتار شدن در زندگی آنان و شروع زندگی خودش را تشخیص بدهد.
تله خویشتن تحول نیافته – گرفتار چیست؟
تله خویشتن تحول نیافته یا تله گرفتار، یکی از الگوهای ناسازگار ذهنی است که معمولاً در دوران کودکی شکل میگیرد و در بزرگسالی به شیوههای مختلف در زندگی فرد تأثیر میگذارد. این تله به این معناست که فرد احساس میکند هنوز مانند کودکی است که نیازمند مراقبت دیگران است و به تنهایی قادر به حل مسائل زندگی خود نیست. در این الگو، فرد ممکن است احساس ضعف، ناتوانی یا وابستگی کند و اغلب برای انجام کارهای مهم به دیگران متکی باشد. این تله باعث میشود که فرد از رشد طبیعی و استقلال بازبماند و در مواجهه با چالشها، احساس درماندگی کند. یکی از ویژگیهای اصلی این تله، ترس از مسئولیتپذیری است که فرد را از پذیرش نقشهای بزرگتر یا انجام کارهایی که نیازمند تصمیمگیری و مدیریت است بازمیدارد. چنین افرادی ممکن است برای فرار از مسئولیت، به دنبال کسی باشند که نقش حمایتی یا هدایتگر را برای آنها ایفا کند. این وضعیت باعث میشود که فرد در روابط شخصی یا حرفهای خود دچار مشکل شود و نتواند به استقلال عاطفی و فکری برسد.
تله خویشتن تحول نیافته معمولاً ریشه در تربیت بیش از حد حمایتی یا برعکس، محیطهایی دارد که کودک در آنها احساس ناامنی کرده و نتوانسته رشد کند. کودکانی که والدین بیش از حد کنترلکننده یا مراقب داشتهاند، ممکن است نتوانند مهارتهای لازم برای حل مشکلات را در خود پرورش دهند و در نتیجه، این احساس ناتوانی را با خود به بزرگسالی میبرند. همچنین، این تله میتواند در افرادی که در محیطهایی پر از تنش یا بحران بزرگ شدهاند نیز دیده شود، زیرا این افراد مجبور بودهاند به حمایت دیگران تکیه کنند و فرصت کافی برای رشد فردی نداشتهاند.
پیامدهای این تله میتواند شامل احساس افسردگی، اضطراب و نارضایتی از زندگی باشد. فرد ممکن است از پیشرفتهای خود احساس خوشحالی نکند یا احساس کند که همیشه چیزی کم دارد. برای غلبه بر این تله، فرد باید به تدریج مسئولیت بیشتری بپذیرد و در موقعیتهایی قرار گیرد که به او امکان رشد و تجربه بدهد. همچنین، درمان شناختی-رفتاری و رواندرمانی میتواند به فرد کمک کند تا ریشههای این تله را شناسایی کرده و رفتارهای جدیدی را جایگزین کند که به استقلال و خودباوری منجر شود.
ویژگیهای ابتلا به تله خویشتن تحول نیافته - گرفتار
تمرکز افراد مبتلا به تله خویشتن تحول نیافته – گرفتار صرفا متوجه برآورده ساختن نیازها و احساسات شخص مقابل است، نیازهایی که بسیاری از آنها میتواند به ضرر فرد بیمار باشد. این تله روانی گاهی چنان ایجاد نزدیکی شدید میکند که فرد احساس خفگی میکند.
این فرد به شدت تحت تاثیر احساسات طرف مقابل قرار میگیرد به نحوی که وقتی فرد مقابل غمگین است او نیز غمگین و ناراحت است و برعکس، در واقع احساسات بیمار به احساسات، حالات و شرایط زندگی فردی دیگر وابسته میشود تا حایی که فرد کنترلی بر احساسات خود نخواهد داشت.
معمولا افرادی درگیر این تله میشوند که در استقلال یا شکلگیری هویت شخصی با اختلال مواجه هستند. برخی مواقع میزان گرفتاری بیمار در فرد دیگر چنان شدید است که او فکر میکند بدون دسترسی مقاوم به طرف مقابل نمیتواند زنده بماند و قادر به ادامه زندگی نیست. فعال شدن تله خویشتن تحولنیافته – گرفتاری منجر به وابستگی شدید، حساسیت به کنار گذاشته شدن یا احساسات شدیدی شود که منعکسکننده احساسات افراد نزدیک به فرد بیمار است تاجایی که ممکن است فرد دست به تصمیمگیریهایی بزند که به ضرر خودش باشد.
افراد مبتلا به تله به مرور زمان احساس میکنند که وجودشان در دیگری حل شده و هویت و استقلال شخصی ندارند. مبتلایان به تله خویشتن تحول نیافته – گرفتار، احساساتی مانند پوچی و سردرگمی، بیهدفی و در موارد شک و تردید را بروز میدهند.
وقتی این بیماران وارد فرآیند درمان میشوند، اغلب آن قدر در شخصیت افراد و زندگی شان ذوب شده اند که به خودشان و نه درمانگر، نمیتوانند به طور واضح بگویند ریشه هویت بیمار کجاست و چه قدر گرفتار هویت دیگران هستند.
یکی از متخصصان در خاطرهای مرتبط با یکی از افراد مبتلا به این تله میگوید: «او گرفتار شخصیت مادرش شده بود و برایم تعریف کرد که مادرش تلاش خود را معطوف انصراف او از ازدواج کرده بوده است. مادر به او میگفته: "پسرم، من میدانم صلاح تو چیست به علاوه من بیش از هر زنی تو را دوست دارم و به تو عشق میورزم.»
بیشتر بخوانید: تله اطاعت چگونه زندگی شما را نابود میکند؟
بسیاری از مبتلایان به تله خویشتن تحول نیافته – گرفتار عمیقا باور دارند که بدون حمایت مداوم از سوی نماد والدین توان ادامه زندگی را ندارند و به همین دلیل هم به شدت به دیگران نیاز دارند. آنها وضعیت خود با نماد والدین را به صورت روح در یک بدن تعریف میکنند.
همچنین میزان خودآگاهی این افراد بسیار پایین بوده و شناخت مناسبی از خود و خواستههایشان ندارند، آنها به دلیل کنترل زیادی که روی آنها بوده از استعدادها و نیازهای خود بیخبر بوده و به دنبال کشف آنهم نمیروند. نمیدانند که هستند و چه میخواهند. از استعدادهای خود شناختی ندارند و کمتر به دنبال کشف آنها رفتهاند. اگر فرد در دوران کودکی تحت کنترل، فشار و یا پرتوقعی والدین سلطه گر خود باشد، بدون شک این طرح واره فعال خواهد شد.
تلههای ذهنی مرتبط با تله خویشتن تحول نیافته - گرفتار
به گفته متخصصان این تله معمولا با سایر تلههایی مانند تله رهاشدگی، تله نقص - شرم، تله وابستگی- بی کفایتی، تله اطاعت، تله شکست، تله ایثار و تله محرومیت هیجانی در ارتباط است.
سبکهای مقابلهای در تله گرفتار و خویشتن تحول نیافته
سبک تسلیم: در این شیوه اگر فرد مبتلا به تله تمامی مسائل و خصوصیات زندگی خود برای برای شخصی که گرفتار در اوست تعریف نکند دچار عذاب وجدان میشود، در این شیوه فرد در ابعاد مختلف زندگی با کمک و نظر فرد دیگر پیش میرود.
سبک اجتناب: در این شیوه اگر کسی، فرد مبتلا به تله خویشتن تحول نیافته - گرفتاری را تشویق به استقلال و بازیابی هویت فردی کند از آن شخص دوری میکند.
سبک جبران افراطی: در این سبک فرد مبتلا به این تله به صورت ناگهانی تصمیم میگیرد که خانه را ترک کند.
علت شکلگیری تله خویشتن تحول نیافته - گرفتاری
شکلگیری این تله نیز مانند سایر تلههای روانی به دوران کودکی و آنچه بر کودک میگذرد وابسته است. در ادامه به برخی دلایل شکلگیری این تله اشاره میکنیم.
والدینی که فرزندان خود را وابسته بار میآورند و اجازه نمیدهند که فرزندشان به استقلال احساسی، عاطفی و شخصیتی برسد.
والدینی که تنها در صورتی فرزند را تشویق میکنند که کارها را مشابه آنها انجام داده یا مانند آنها رفتار کنند و رفتار دیگر را تنبیه میکنند.
والدینی که تلاش میکنند طرز تفکر خود را به فرزندشان انتقال دهند و او را وادار میکنند که به شیوه آنها فکر کنند، این کودکان نمیتوانند هویت مستقلی را شکل بدهند.
والدین بیش از اندازه حمایتگر یا والدینی که حمایتشان از کودک ناکافی است.
درمان تله خویشتن تحول نیافته - گرفتار
در اولین قدم باید به رواندرمانگر مراجعه کنید، متخصص به بیمار کمک میکند که تمایلات، عقاید، نیازها، تصمیمها و استعدادهای طبیعی خود را شناسایی و ابراز کرده و از سرکوب خوشتن واقعی خود و ابراز خود بنا بر هویت فردی که گرفتارش شدهاند، بپرهیزند. بیمارانی که درمان میشوند یاد میگیرند که خودشان را محور زندگی خویش قرار دهند.
در مراحل درمانی این بیماران تشویق میشوند که روابطی را با دیگران برقرار کنند درحالی که نه خیلی گرفتار آنها میشوند و نه اینکه از آنها خیلی فاصله میگیرند. همچنین به این افراد کمک میشود که نحوه درگیر شدن خود با دیگری را شناسایی و درک کنند.
این افراد آموزش میبینند که در زندگی از روشهای بالغانهتری استفاده کنند تا احساس امنیت و داشتن هویت مستقل را تجربه کنند.