مردی که به اتهام قتل پسر نوجوان در بازداشت به سر میبرد اتهام را به گردن همدست فراریاش انداخت.
جامعه ۲۴ - یکسال قبل مأموران پلیس پاکدشت از حادثه خونین در یکی از محلههای فرونآباد با خبر شده و در محل حاضر شدند. در اولین بررسیها مشخص شد که پسری ۱۴ساله با ضربه چاقو از ناحیه گردن هدف قرار گرفته و جانش را از دست دادهاست.
پدر او که در محل حاضر بود، گفت: ساعتی قبل پسرم نیما زبالهها را برداشت و از خانه بیرون برد. لحظاتی گذشت، اما از نیما خبری نشد. فکر کردم که مقابل در خانه با دوستانش در حال حرف زدن باشد که یکی از دوستانم تماس گرفت و گفت که نیما را به گروگان گرفتهاند. او گفت که نیما به او پیامک داده و گفتهاست که از سوی افراد ناشناسی به گروگان گرفته شدهاست.
پدر مقتول ادامه داد: من شتابزده خانه را ترک کرده و به دنبال پسرم گشتم. در کوچهها میگشتم و پسرم را صدا میزدم که ناگهان در خانهای باز شد و نیما در حالی که دست به گردنش گرفتهبود بیرون آمد. متوجه شدم که او با ضربه چاقو از گردن هدف قرار گرفته است. بعد هم نیما در آغوشم جان سپرد.
بیشتر بخوانید: پرونده جنجالی حمید صفت چگونه بسته شد؟/ رپر معروف بعد از آزادی چه میگوید؟
با انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات در این باره به جریان افتاد. مأموران پلیس در اولین گام راهی خانه مورد نظر شده و پسری ۱۹ساله به نام کامران را بازداشت کردند. کامران در بازجوییها گفت: قبول دارم که در حادثه چاقو خوردن نیما حاضر بودم، اما من در قتل او نقش نداشتم.
او گفت: لحظاتی قبل از حادثه من و نیما به خانه دوستمان بهنام رفتیم و مشروب خوردیم. در حال تفریح بودیم که بهنام و نیما با هم درگیر شدند. وقتی مشاجره آنها بالا گرفت بهنام با چاقو ضربهای به گردن نیما زد و فرار کرد.
دفاعیات کامران از سوی بازپرس پذیرفته نشد و او به اتهام قتل عمد مجرم شناخته و کیفرخواست علیه وی صادر و پرونده برای بررسی به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
روز گذشته بعد از اینکه قاضی رسمیت جلسه را اعلام کرد اولیایدم در جایگاه قرار گرفتند و برای متهم درخواست قصاص کردند. پدر مقتول در حالی که به شدت گریه میکرد به دادگاه گفت که کامران در قتل پسرش نقش دارد.
او گفت: آن شب پسرم به چند نفر پیامک داده و گفته است که او را به گروگان گرفتهاند. کامران نمیدانست که پسرم گوشی تلفن همراه دارد و ماجرا را خبر دادهاست. وقتی من از ماجرا با خبر شدم به دنبال پسرم گشتم و او را در آخرین لحظات زندگیاش پیدا کردم. کامران پسرم را به قتل رسانده و باید مجازات شود.
کامران، اما اتهام قتل عمد را قبول نکرد و گفت: من با نیما دوست بودم. او آن شب به خانه ما آمد. بهنام هم خانه ما بود که با هم تفریح کردیم و مشروب خوردیم. در همان حال بود که بهنام و نیما با هم دعوا کردند و حادثه اتفاق افتاد. کسی هم که به نیما چاقو زد بهنام بود که بعد از حادثه فرار کرد.
قاضی از متهم سؤال کرد حالا که بهنام از محل فرار کرده اتهام را گردن او میاندازی؟ متهم جواب داد: من هنگام دستگیری هم این حرف را زدهام و آن موقع هم گفتم که بهنام قاتل است و من دست به چاقو نبردهام.
هیئت قضایی بعد از شنیدن آخرین دفاع متهم جلسه را برای شنیدن اظهارات شاهدان تجدید کرد.