کبودی صورت زن میانسال هنگام دفن سبب شد تا پسر وی به مرگ مادرش مشکوک شده و ماجرا را دنبال کند. چند روز بعد از مراسم خاکسپاری نبش قبر انجام و جسد به پزشکی قانونی منتقل شد. آنجا بود که مشخص شد زن میانسال در جریان یک حادثه به کام مرگ است.
جامعه ۲۴- چندی قبل مرد جوانی به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از داییاش به اتهام قتل مادر ۶۰سالهاش شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: مادرم بیماری دریچه میترال داشت و چند سال قبل عمل قلب باز کرد و از آن زمان تحت درمان بود. پزشک توصیه کردهبود که مادرم اصلاً نباید استرس بگیرد و کسی هم نباید او را عصبانی کند. بیماری مادرم طوری بود که به گفته پزشک معالجش اگر بدنش بر اثر ضربهای کبود میشد بیماری آمبولی میگرفت و جانش را از دست میداد و این موضوع را همه بستگان و نزدیکان من خبر داشتند و نسبت به مادرم رعایت میکردند.
وی ادامه داد: مادرم همیشه به خانه پدر سالخوردهاش میرفت و کارهای او را انجام میداد و چند روز قبل هم برای آخرین بار به خانه پدرش رفتهبود که بعد از آن حالش بد میشود و سرانجام سه روز بعد هم در خانهمان فوت میکند.
روزی که به من خبر دادند حال مادرم بد شدهاست سراسیمه خودم را به خانهمان رساندم، اما مادرم فوت کرده بود و بستگانم اجازه ندادند که مادرم را ببینم و بعد هم که آمبولانس آمد و جسد را به سردخانه منتقل کردند تا مراحل دفن صورت گیرد. ما از طریق پزشک عمومی مجوز گرفتیم و دفن کردیم و مادرم را برای خاکسپاری به بهشت زهرا بردیم، اما زمانی که میخواستند مادرم را دفن کنند تازه متوجه کبودی صورتش شدم. خیلی شوکه شده بودم و برای من سؤال بود که چرا صورت مادرم کبود شدهاست که فهمیدم سهروز قبل مادرم را در خانه پدربزرگم با برادرش درگیر میشود و در آنجا داییام مادرم را کتک میزند که حال مادرم بد و باعث مرگ او میشود.
پس از مراسم عزاداری از پدرم شنیدم که داییام آن روز مادرم را کتک زدهاست، اما به من نگفته بودند تا اینکه من متوجه کبودی صورت مادرم شدم و آنها مجبور شدند واقعیت را به من بگویند.
شاکی در ادامه گفت: داییام و مادرم از مدتها قبل با هم اختلاف داشتند و گاهی هم مشاجره لفظی میکردند، اما آن روز داییام مادرم را در خانه پدرش کتک زدهبود و باعث مرگش شد و به همین خاطر الان از داییام به اتهام قتل مادرم شکایت دارم. من درخواست نبش قبر دارم و میخواهم جسد مادرم برای آزمایش و مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شود تا بتوانم عامل مرگش را بر اساس قانون به اشد مجازات برسانم.
با طرح این شکایت قاضی محمدجواد شفیعی، بازپرس شعبهپنجم دادسرای امور جنایی تهران دستور نبش قبرزن میانسال را صادر کرد. بدین ترتیب جسد پس از نبش قبر در اختیار پزشکی قانونی قرار گرفت تا اینکه چند روز قبل پزشکی قانونی علت اصلی مرگ را سکته قلبی اعلام کرد و گفت آثار کبودی روی صورت و بدن زن فوت شده وجود دارد که ناشی از درگیری است.
با اعلام نظریه پزشکی قانونی پرونده به دستور بازپرس جنایی برای بررسی و تحقیقات در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیسآگاهی قرار گرفت.
نخستین بررسیها و گفتههای شاهدان حادثه نشان داد زن فوت شده با برادرش اختلاف داشته که روز حادثه با هم درگیر میشوند و برادرش او را کتک میزند؛ بنابراین مأموران پلیس در گام بعدی از برادر زن فوت شده به عنوان مظنون تحقیق کردند.
وی با اظهار پشیمانی گفت: هشتسال قبل خواهرم مسکن مهر ثبت نام کرد و ۴میلیون تومان به حساب دولت واریزکرد. قرار بود ۴۵میلیون تومان دیگر او پرداخت کند که دولت به او خانه بدهد، اما خواهرم پولی نداشت و از من خواست که آن پول را واریز کنم و گفت سند خانه را به نام پسر من منتقل میکند. من قبول کردم و در این مدت ۹۳میلیونتومان به حساب مسکن مهر پول واریز کردم به امید اینکه خواهرم آن خانه را به نام پسرم بزند، اما خواهرم بدقولی کرد و خانه را به پسرم نداد. همین موضوع باعث اختلاف ما شد تا اینکه روز حادثه در خانه پدرم بودم که خواهرم وارد آنجا شد.
به پدرم گفتم باید برای شما پرستار استخدام کنم تا کارهای شما را انجام دهد، اما پدرم گفت دخترش از او مواظبت میکند. وقتی حرف پدرم را شنیدم به او گفتم مواظب باش که خواهرم کلاه تو را بر ندارد که خواهرم شنید و با من مشاجره لفظی کرد. خواهرم به طرف من آمد که مرا بزند و من هم عصبانی شدم و او را هل داد که زمین خورد.
وی در پایان گفت: من فکر نمیکردم که این موضوع در مرگ او تأثیری داشتهباشد، چون خواهرم حالش خوب بود و اصلاً اثری از بیماری قلبی نداشت. الان از اینکه آن روز با خواهرم درگیر شدم خیلی پشیمان هستم.
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه پرونده پزشکی زن فوت شده به دستور بازپرس جنایی در اختیار کمیسیون سه نفره پزشکی قانونی قرار گرفت تا بررسی شود که ضربات وارده به زن میانسال و استرس ناشی از درگیری در مرگ او چه میزان اثر داشته و سهم تقصیر برادرش چقدر است.