اولیایدم دو پرونده که برای اجرای حکم قصاص دو قاتل در زندان رجاییشهر حاضر شدهبودند، وقتی با التماسهای متهمان قبل از اجرای حکم مواجه شدند به آنها مهلت دادند.
جامعه ۲۴- سحرگاه دیروز مأموران بدرقه در زندانرجایی شهر دو محکوم مرگ را برای اجرای حکم به پای چوبهدار منتقل کردند. اولین قاتل مرد میانسالی به نام پژمان بود. پژمان دارای دکتری حقوق، دوم بهمنسال۹۵ در درگیری در دفترخانهای حوالی پاسداران مرد ۶۵سالهای را به قتل رساندهبود. آن روز مأموران پلیس تهران با تماس تلفنی شهروندی از حادثه خونینی در دفترخانه ثبت و اسنادی با خبر و راهی محل شدند.
مأموران پلیس در راه پله دفترخانه با پیکر زخمی مرد ۶۵ساله در حالیکه از ناحیه پشت سر به شدت دچار خونریزی شدهبود، روبهرو شدند و وی را به بیمارستان منتقل کردند. تیم پزشکی تلاش زیادی برای نجات مرد زخمی انجام دادند، اما ساعتی بعد وی بر اثر شدت ضربه به سر و خونریزی شدید روی تخت بیمارستان به کام مرگ رفت. بررسیهای مأموران پلیس نشان داد مقتول لحظاتی قبل در درگیری با مردی به نام پژمان به خاطر اختلاف مالی به قتل رسیدهاست و بنابراین مأموران پژمان را در همان دفترخانه بازداشت کردند.
متهم در نخستین بازجوییها جرم خود را انکار کرد و گفت: دو سال قبل زمینی به متراژ ۲۵۰متر از او خریدم، اما بعد از مدتی اختلاف پیدا کردیم و او حاضر نبود سند را به نامم بزند.
مدتی گذشت و حتی کار به شکایت کشید و در نهایت با اصرار من او راضی شد در دفترخانه سند را به نامم بزند و کار را تمام کند. روز حادثه در دفترخانهای در طبقهسوم مجتمع تجاری نزدیکی خیابان پاسداران قرار گذاشتیم. وقتی وارد مجتمع شدم جلوی راه پله پسرش را دیدم و به او سلام کردم، اما او با من درگیر شد. خیلی اهمیت ندادم و بعد از لحظاتی مشاجره لفظی به داخل دفترخانه رفتم و منتظرش ماندم. دقایقی بعد سر و صدا شنیدم و وقتی به پلهها رسیدم دیدم فروشنده زمین روی پلهها افتاده و سرش خونی است.
متهم سعی داشت با تناقضگویی جرم خود را انکار کند، اما مأموران پلیس با بررسی فیلم دوربینهای مداربسته دریافتند لحظه حادثه مقتول همراه وکیلش در راه پله با متهم روبهرو و درگیر میشود که ثانیههایی بعد متهم با چاقو ضربهای به پشت سر مقتول وارد میکند و دوباره به دفترخانه بر میگردد.
با بهدست آمدن این اطلاعات مأموران فیلم دوربین مداربسته را به متهم نشان دادند و وی هم پس از تماشای فیلم به جرم خود اقرار کرد و گفت: پس از درگیری با پسر مقتول با عصبانیت به دفتر خانه رفتم و منتظر او بودم، اما مقتول دیر کرد و من از دفتر خانه بیرون آمدم و در راه پله با او روبهرو و درگیر شدم. وقتی با چاقو او را زخمی کردم از ترس به طبقه بالا رفتم و چاقو را داخل سطل زبالهای انداختم و برای رد گم کردن به دفتر خانه رفتم و آنجا نشستم که نشان دهم منتظر فروشنده هستم.
بیشتر بخوانید: آزادی زندانی عشق ممنوعه
متهم پس از اعتراف به قتل در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان محاکمه شد، اما دوباره جرم خود را انکار کرد و مدعی شد ضربه او کشنده نبوده و مقتول به خاطر برخورد سرش با سنگ راهپله فوت کرده است. هیئت قضایی دفاعیات متهم و وکیلش را قبول نکردند و در نهایت با درخواست اولیایدم به قصاص محکوم شد. رأی دادگاه پس از تأیید در یکی از شعبههای دیوانعالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد. چندی قبل استیذان حکم متهم به دادسرا فرستاده شد و در نهایت سحرگاه چهارشنبه وی در زندان رجاییشهر پای چوبهدار حاضر شد. در حالی که طناب دار به گردن وی آویخته و قرار بود وی ثانیههای بعد قصاص شود متهم با گریه و زاری از اولیایدم خواست به او زندگی دوباره بدهند و حکم را اجرا نکنند. التماسهای زیاد قاتل سرانجام نتیجه داد و اولیایدم به او مهلت دادند. بدین ترتیب متهم از پای چوبهدار به سلولش بازگشت و قرار شد هیئت صلح و سازش مستقر در دادسرای امور جنایی برای جلب رضایت اولیایدم جلسات صلح وسازش برگزار کنند.
قاتل دیگری که صبح دیروز در آخرین لحظات اجرای حکم از اولیایدم مهلت گرفت پسر جوانی به نام روزبه است.متهم مهرماه دو سال قبل در درگیری رقیب عشقیاش را که او هم پسر جوانی بود به قتل رساند و در دادگاه به قصاص محکوم شد.
بیست و هفتم مهرسال۹۸ به مأموران پلیس تهران خبر رسید دو پسر جوان درگیری خونینی را در یکی از خیابانهای شرقی تهران رقم زدهاند. وقتی مأموران در محل حاضر شدند، دریافتند در جریان این درگیری پسر جوانی به نام حامد زخمی و به بیمارستان منتقل شدهاست.
مأموران پس از حضور در بیمارستان دریافتند پسر زخمی بر اثر خونریزی شدید روی تخت بیمارستان فوت کردهاست. بررسیها نشان داد مقتول و قاتل رقیب عشقی بودند به طوریکه چند باری قبل از حادثه مرگبار با هم درگیری داشته اند.
یکی از شاهدان گفت: حامد با دختر جوانی دوست بود، اما مدتی قبل آنها رابطهشان پایان یافت و بعد از آن دختر جوان با روزبه رابطه برقرار کرد. همین موضوع باعث اختلاف آنها شد که روز حادثه با هم درگیری مرگبار را رقم زدند.
سپس مأموران روزبه را بازداشت کردند و وی با اظهار پشیمانی به قتل حامد اعتراف کرد و گفت: روز حادثه او با گاز اشکآور به من حمله کرد و من هم با چاقویی که داشتم از خودم دفاع کردم و ضربهای به او زدم. من قصد قتل نداشتم، اما او فوت کرد.
متهم پس از صدور کیفر خواست در دادگاه کیفری استان به قصاص محکوم شد تا اینکه سحرگاه روز چهارشنبه او هم برای اجرای حکم در زندان رجاییشهر پای چوبهدار حاضر شد. روزبه هم در آخرین لحظات با التماسهای مکرر و تلاش هیئت صلح و سازش موفق شد از اولیایدم مهلت بگیرد و به سلولش بازگردد.