پاکستان هم اکنون با یکی از جدیترین بحرانهای خود مواجه است؛ فعلا انحلال پارلمان مورد مخالفت اپوزیسیون قرار گرفته، اما اگر اعتراض آنها در دیوان عالی پذیرفته شود و برکناری عمران خان تایید شود، جانشین احتمالی او شهباز شریف برادر نخست وزیر پیشین پاکستان است که به طور تاریخی روابط پیچیدهای با جمهوری اسلامی ایران دارد.
جامعه ۲۴- «آیا در افغانستان به ما کمک میکنید یا ما شما را به عصر حجر برمیگردانیم»؛ این جملاتی بود که پل ولفوویتز معاون امور سیاسی وقت وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا در روزهای پس از یازده سپتامبر در دیداری در اسلامآباد با مقامات دولت پرویز مشرف رهبر پیشین پاکستان به زبان آورد؛ جملهای که به محور و ستون روابط راهبردی ایالات متحده آمریکا و پاکستان در افغانستان تبدیل شد.
روابط پاکستان با آمریکا، چین و روسیه
روابط راهبردی و نظامی میان اسلام آباد و واشنگتن به ستون مدیریت عملیات آمریکا و متحدانش در افغانستان تبدیل شد. در واقع مسیر پاکستان برای تامین لجستیک نیروهای ائتلاف در افغانستان به حدی حیاتی بود که در تمام دوران اشغال افغانستان، سطح کمکهای نظامی آمریکا به پاکستان تنها بعد از مصر در حدود یک میلیارد دلار در سال در رتبه سوم کمکهای نظامی جهان قرار گرفت. این در حالی بود که روابط پیچیده اسلام آباد با دهلینو به عنوان متحد جدید قرن ۲۱ آمریکا و چین به عنوان رقیب ژئوپلیتیک آمریکا هیچ کدام منجر به کاهش یا قطع این روابط نشد.
حتی تلاشهای دولت ترامپ به منظور قطع این کمکها نیز با در پیش گرفتن کمکهای غیر نظامی در قالبهای دیگر و نیز کمکهای وسیع اطلاعاتی آمریکا به دولت این کشور به گونهای دیگر جبران شد. در سطحی وسیعتر نیز در سال ۲۰۰۹ همزمان با بالا گرفتن شورش طالبان پاکستان در منطقه سوات در ایالت وزیرستان شمالی که با تصرف بخشهای وسیعی توسط شبهنظامیان طالبان ادامه یافت با مداخله مستقیم ایالات متحده و کمک به حفظ تاسیسات هستهای این کشور مهار و کنترل شد.
در طول سالهای گذشته همزمان با دکترین جدید ایالات متحده در توجه به چین به عنوان رقیب ژئوپلیتیک، روابط راهبردی اسلامآباد با چین زیر ذرهبین قرار گرفت. حتی در این راستا روابط تاریخی دولت و سازمانهای اطلاعاتی اسلامآباد و در راس آن «آیاسآی» [سازمان اطلاعات نظامی پاکستان با نام رسمی انتر سرویس انتیلیجنس]با گروههای اسلامگرای افراطی تحت تاثیر مکتب دیوبندی و گروههای سلفی قانونی و غیر قانونی حاضر در این کشور که تا آن زمان مورد کمتوجهی سازمانهای امریکایی بود، مورد توجه و مورد بازخواست قرار گرفتند.
پاکستان که به تحت رهبری ارتش و سازمان اطلاعات ارتش این کشور از سال ۱۹۷۹ و ریاست ژنرال ضیاء الحق، روابط گستردهای با گروههای شبهنظامی اسلامگرا داشته، سعی کرده از حضور این گروهها علیه هند و به منظور گسترش عمق ژئوپلیتیک خود در افغانستان بهرهبرداری کند؛ گروههایی نظیر لشکر جنگوی، لشکر محمد، جماعت اسلامی و ... که هژمونی هند را در شبهقاره و کشمیر مورد هدف قرار گرفتهاند مورد حمایت مستقیم ارتش و «آیاسآی» بودهاند. هم اکنون نیز این کشور به منظور تسریع توسعه اقتصادی خود در رقابت با هند سعی در گسترش روابط با چین دارد؛ روابطی که به گواه بسیاری از شاهدان در حال تبدیل به سطحی از روابط راهبردی است. تا جایی که چین، سرمایهگذاریهای عظیمی را به منظور تبدیل پاکستان به هاب منطقهای تجارت و ترانزیت در راستای مسیر دوم ابتکار جاده و کمربند چین انجام داده است؛ مسئلهای که با واکنش و حساسیت ایالات متحده مواجه شده است.
عمران خان چگونه به قدرت رسید؟
به گزارش رویداد۲۴ در انتخابات ژوئن سال ۲۰۱۸ حزب «تحریک انصاف» به رهبری عمران احمد خان به پیروزی چشمگیری رسید و به نخست وزیری کشور رسید. چندی بعد نیز شریک وی در حزب تحریک انصاف یعنی عارف علوی نیز بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زد و خیال عمران خان نیز راحت شد.
در نهایت عمران خان در تصرف دیوان عالی پاکستان ناکام ماند و این مسئله سرآغاز کشمکشهای اپوزیسیون دولت به رهبری حزب «مسلم لیگ» به رهبری «شهباز شریف» برادر نواز شریف نسخت وزیر پیشین پاکستان و دولت این کشور شکل گرفت. در چنین شرایطی دولت عمران خان به قدرت رسید و در طول سالهای گذشته سعی کرد علاوه بر روابط نزدیک با چین، روابط نزدیکتری را نیز با روسیه و هممچنین احزاب و گروههای اسلامگرای داخلی در سطح افکار عمومی شکل بدهد.
بیشتر بخوانید: جانشین موقت عمران خان معرفی شد
عمران خان ۵۲ ساله که در خانوادهای پشتون در لاهور متولد شده، مانند باقی پشتونها خواهان تسلط این قوم بر افغانستان تحت نظارت پاکستان است. او که تحصیلات خود را در دانشگاه اکسفورد به اتمام رسانده و مدتی را نیز در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۴ مدیریت دانشکاه بردفورد بریتانیا را به عهده داشته است، در سال ۱۹۹۶ با هدف تجمیع گروههای سیاسی پشتون، حزب تحریک انصاف را در سال ۱۹۹۶ راهاندازی کرد و در دورههای مختلفی به عضویت مجمع ملی پاکستان درآمد.
عمران خان که به واسطه فعالیتهای عامالمنفعه خود در طول سالهای قبل در لاهور و مناطق مختلف پاکستان و به واسطه شخصیت ورزشی که داشت مورد محبوبیت مردم بود، سرانجام در تاریخ ۲۷ ژوئن سال ۲۰۱۸ به نخست وزیری این کشور برگزیده شد. از جمله مهمترین شعارهای وی آشتی با ارزشهای اسلامی بود تا جایی که در اولین سخنرانی پیروزی، همسرش با حجاب و روبنده در جمع مردم حاضر شد.
به همین ترتیب دولت پاکستان تحت رهبری وی، روند نزدیکی و آسانگیری به گروهها و احزاب قانونی و غیرقانونی اسلامی را پی گرفت؛ روندی که گرچه در بلندمدت به نفع اهداف ارتش در منطقه است، اما در سطح افکار عمومی منجر به افزایش فشارهای متحدان این کشور در غرب به ارتش پاکستان شده است.
عمران خان که تعهد خود را به اقتصاد لیبرالتر، کاهش مداخلات اقتصادی دولت و بازسازی سیستم بهداشتی و بازسازی پلیس و مبارزه با فساد اعلام کرده بود، در طول دوران صدارت خود با مشکلات اقتصادی پیجیدهای روبرو شد؛ مشکلاتی که از سویی امید به وامهای عربی و از سوی دیگر همکاری با چین و ایالات متحده و روسیه به عنوان تامینکنندگان سرمایهگذاری خارجی و وامهای بین المللی این کشور وابسته بود.
عمران خان در طول سالهای گذشته مطابق سیاست «پشتونیزه کردن» افغانستان تحت کنترل پاکستان، منتقد بیپرده سیاست آمریکا در افغانستان و خواهان خروج این کشور از افغانستان بود. این مسائل و نزدیکی بیش از اندازه به چین و روسیه طی دوران زمامداری عمران خان به برخی مشکلات اقتصادی در این کشور دامن زد که بخشی از آن به دلیل کاهش کمکهای اقتصادی از جانب غرب در دوران نخست وزیری اوست. مضافا که سطح اختلافات میان هند و پاکستان منجر به افزایش فشارهای اقتصادی و نظامی و امنیتی بر اقتصاد لرزان این کشور شده است؛ به گونهای که ارزش پول ملی پاکستان طی دو سال گذشته به کمترین میزان خود رسید که بخشی از آن به دلیل انباشت بدهیهای بین المللی این کشور است.
دلایل برکناری عمران خان چه بود؟
اتفاقاتی که در طول هفته گذشته رخ داد و به برکناری عمران خان انجامید، نتیجه ۴ سال اختلافات میان احزاب اصلی پاکستان از جمله «مسلم لیگ» شاخه نواز و «حزب مردم» به رهبری «آصف علی زرداری» همسر «بی نظیر بوتو» سیاستمدار فقید پاکستانی از یک سو و از سوی دیگر عمران خان و دولت وی در حوزههای مختلف بوده است که نتیجه آن فلج شدن نسبی اقتصاد پاکستان و اوج گرفتن بحرانهای امنیتی ناشی از خروج نظامی آمریکا از افغانستان بوده است.
ارتش نیز که به طور سنتی نقش مهمی در سیاست داخلی این کشور بازی کرده است، مطابق سیاست عمران خان مبنی بر غیرنظامی کردن سیاست داخلی این کشور در طول این مدت عمدتا نظارهگر بوده است، اما در نهایت طی ملاقاتی که فرماندهان ارتش از جمله «ژنرال قمر باجوا» فرمانده ارتش پاکستان با نخست وزیر داشت، پیشنهاد کرد که از میان استعفا، استیضاح و انحلال پارلمان یک گزینه را برگزیند که در نهایت عمران خان گزینه انحلال پارلمان را انتخاب کرد؛ امری که به وضوح حمایت ارتش از کنارهگیری عمران خان از قدرت و ائتلاف با مخالفان را نشان میداد.
طی هفته گذشته با بالا گرفتن بحرانهای به هم پیوسته اقتصادی و امنیتی طرفداران حزب مسلم لیگ و شهباز شریف رهبر این حزب اقدام به راهپیمایی و تجمعاتی به منظور وادار کردن دولت به استعفا کردند؛ حرکتی که در نهایت با درخواست جلسه استیضاح عمران خان و دولتش در تاریخ ۳۰ مارس به نتیجه رسید و سه روز بعد عمران خان به رئیس جمهور توصیه به انحلال مجلس کرد که با آن موافقت شد.
در این میان نقش ایالات متحده آمریکا و نماینده سابق این کشور در امور افغانستان «زلمی خلیلزاد» را نباید نادیده گرفت. به عبارت دیگر در طول هفتههای گذشته «زلمی خلیلزاد» دیپلماسی فشردهای را با فرماندهان ارتش به منظور متقاعد کردن آنها برای برکنار عمران خان ترتیب داده است. چراکه حضور عمران خان در پاکستان منافع بلندمدت این کشور در آسیای جنوبی و آسیای مرکزی را به خطر میانداخت.
فعالیتهای دیپلماتیک ایالات متحده در جهت کنارهگیری عمران خان منجر به واکنش وی و در نهایت برگزاری تجعات ضد آمریکایی مخصوصا از سوی گروههای اسلامگرا منجر شد که امنیت اسلام اباد را در معرض خطر قرار بگیرد.
هم اکنون نیز انحلال پارلمان مورد مخالفت اپوزیسیون قرار گرفته و اعتراض خود را به دیوان عالی بردند که میتواند جلوی انحلال پارلمان را گرفته و در صورت تشخیص تخلف از جانب عمران خان، وی را از قدرت عزل کند؛ امری که در صورت وقوع میتواند نشانههای بحران طولانیمدت سیاسی و امنیتی را در این کشور دارای تسلیحات هستهای پررنگ کند؛ بحرانی که در صورت شکلگیری میتواند امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را تحت تاثیر قرار دهد. چرا که کنارهگیری عمران خان به عنوان شخصیتی نزدیک به جمهوری اسلامی ایران میتواند به جایگزینی شهباز شریف برادر نخست وزیر اسبق این کشور بینجامد که به طور تاریخی روابط پیچیدهای با جمهوری اسلامی ایران دارد.
نکتهای که در این میان مطرح است، وجود مجموعه پیچیدهای از منافع متضاد ژئوپلیتیک است که پاکستان را در وسط همه این بحرانها قرارداده است. حضور عمران خان به عنوان یک سیاستمدار ملیگرای پوپولیست که تحت تاثیر آموزههای «اقبال لاهوری» و دستنوشتههای علی شریعتی است، نمادی است از ویژگیها و پیچیدگیهای جامعه چند قومی و مذهبی پاکستان که پیچیدگیهای ژئوپلیتیک این کشور منجر به چندپارگی سیاسی و امنیتی این کشور در تحولات منطقهای شده است؛ واقعیتی که آن را در سیاست این کشور در افغانستان میتوانیم مشاهده کنیم.