متهم تعرض به امیرحسین پسر ۱۶ ساله زرین دشتی به اعدام محکوم شد.
جامعه ۲۴- باگذشت حدود دو ماه از مرگ امیرحسین، نوجوان ۱۶ساله زرین‌دشتی که پس از آزار و اذیت جنسی، توسط صاحبکار و دو نفر دیگر، به طرز مشکوکی جان باخت، عامل اصلی تعرض به این نوجوان با حکم دادگاه کیفری یک استان فارس به اعدام و ۱۰ سال حبس محکوم شد و دو متهم دیگر نیز هر کدام به ۱۰سال حبس تعزیری، ۱۰۰ضربه شلاق و دو سال تبعید محکوم شدند.
حجت‌الاسلام سیدکاظم، رئیس‌کل دادگستری استان فارس با اعلام این خبر افزود: «عاملان تعرض به نوجوان زرین‌دشتی در شهریور امسال پس از شناسایی و دستگیری در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان فارس مستقر در شهرستان داراب محاکمه و پس از رسیدگی دقیق به این پرونده مهم، به اشد مجازات محکوم شدند.»
اقدام مجرمانه و غیرانسانی این سه متهم، باعث برانگیخته شدن احساسات عمومی مردم به‌صورت گسترده شد و به همین دلیل، پرونده به‌صورت ویژه و خارج از نوبت در دستور رسیدگی دادگستری فارس قرار گرفت. رای صادره قابل فرجام‌خواهی در دیوان‌عالی کشور است.
۲۰ شهریور امسال بود که ماجرای امیرحسین رسانه‌ای شد و خشم مردم را برانگیخت. پسرخاله امیرحسین درباره جزئیات این حادثه گفت: «صاحبکار امیرحسین به او زنگ زد وگفت سه ساندویچ بخر و به محلی‌که می‌گوییم بیاور. او هم به خاطر اعتمادی که به صاحبکارش داشت، همین‌کار راکرد. هرسه بین ۲۰ تا ۲۵ سال داشتند و یکی از آن سه نفر، پسرخاله صاحبکارش بود. امیرحسین هم آن شب رفت و آن‌ها هم هربلایی خواستند سرش آوردند. فردای آن شب، امیرحسین از مقابل دادگستری به مادرش زنگ زد و گفت می‌خواهم از سه نفر شکایت کنم. بعد هم نزد دادستان رفت و کل ماجرا را تعریف‌کرد. دادستان هم گفت از پزشکی‌قانونی نامه بیاور. امیرحسین سپس به کلانتری رفت و آنجا هم‌گفتند برو فردا بیا. هیچ‌کدام فکر نکردند که این ماجرا یک دعوای ساده و کوچک نیست و آزار و اذیت جنسی صورت گرفته است. امیرحسین ساعت یک ظهر ۲۰ شهریور ناپدید شد و ساعت ۵ عصر همان روز خبر پیدا شدن جسدش را اطلاع دادند.»
خواهر بزرگ‌تر او نیز گفت: «امیرحسین چهارساله بود که پدرم فوت کرد و مادرم هم که مبتلا به سرطان است، با بدبختی ما را بزرگ کرد. برادرم برای کار و بیشتر کارآموزی به مغازه می‌رفت تا وقتش بگذرد. او درسش خیلی خوب بود و حتی یک روز قبل از حادثه هم به مدرسه‌اش رفته بود که کارهایش را برای بازگشایی مدرسه انجام دهد. داغ پدرم کم بود، داغ امیرحسین هم به آن اضافه شد.»