بامداد شنبه ۱۹ آبانماه، قتل منصوره قدیری جاوید خبرنگار ایرنا به پلیس گزارش شد و بلافاصله ماموران به محل جرم اعزام شدند. منصوره قدیری خبرنگار ایرنا متولد سال ۱۳۵۱ بود.
جامعه ۲۴- یک وکیل همسر خود را که خبرنگار بخش پژوهشهای خبرگزاری ایرنا بود با ضربات دمبل و چاقو به قتل رساند.
بامداد شنبه ۱۹ آبانماه، قتل منصوره قدیری جاوید خبرنگار ایرنا به پلیس گزارش شد و بلافاصله ماموران به محل جرم اعزام شدند.
تیم جنایی بهمحض ورود به خانه موردنظر با جسد زن جوانی مواجه شدند که از ضربات دمبل و چاقو به قتل رسیده بود، بررسیهای اولیه هم نشان میداد که مقتول توسط همسرش که وکیل دادگستری است قربانی جنایت شده است.
متهم در اعترافات اولیه خود گفت: از سالهای گذشته با همسرم اختلاف داشتم، اما این اواخر بسیار با هم مشاجره داشتیم که ساعتی قبل عصبانی شدم و در یک لحظه او را هدف ضربات چاقو قرار دادم و با دمبل به سرش ضربه وارد کردم، در ادامه نیز قصد داشتم فرزند مشترکمان را هم به قتل برسانم و خودکشی کنم، اما پشیمان شدم و جنایت را به پلیس اطلاع دادم.
پس از پایان تحقیقات میدانی صحنه جرم، جسد برای بررسی بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شده و متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده تحویل کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی شد.
بدین ترتیب مرد جوان توسط کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی بازداشت شد و مشخص شد که زن جوان از خبرنگاران خبرگزاری ایرنا است.
گفتگو با متهم:
اعتیاد داری؟
نه، ۴۹ سال سن دارم و تاکنون موادمخدری مصرف نکردم.
چه شغلی داری؟
در دانشگاه حقوق و وکالت خواندم، اما در حال حاضر بیکار هستم.
همسرت چه شغلی داشت؟
خبرنگار یک خبرگزاری بود.
با همسرت چه مشکلی داشتی؟
چند سالی میشد که با همسرم اختلافات خانوادگی پیدا کرده بودم؛ از آن اختلافهایی که در همه خانوادهها وجود دارد.
در جریان این اختلافها چه تصمیمی گرفتی؟
تصمیم گرفتم تا همسرم را به قتل برسانم.
چه شد که این تصمیم را گرفتی؟
از زندگی خسته شده بودم. میخواستم ابتدا همسرم را به قتل برسانم سپس خودکشی کنم.
چرا تصمیم گرفتی پسر نوجوان مشترکتان را به قتل برسانی؟
یک تصمیم لحظهای بود که پشیمان شدم.
از نقشهات بگو؟
ابتدا به راهروی ساختمان رفتم و با یک چسب چشمی درب همسایه را پوشاندم و سپس به خانه رفتم.
بعد چه شد؟
به قصد ارتکاب قتل، با همسرم مشاجره کردم که در این میان با او درگیر و با ضربات چاقو و دمبل که برای ورزش در خانه وجود داشت، مرتکب جنایت شدم.
پس از ارتکاب جنایت چه کار کردی؟
پسرم از مدرسه به خانه آمد. چندین قرص را داخل آب حل کردم و به قصد جانش به او خوراندم، اما پشیمان شدم. دقایقی بعد مأموران پلیس درب را باز کردند و دستگیرم کردند.
چه شد که پلیس متوجه شد در خانه جنایت رخ داده است؟
برادر همسرم زمانی که همسرم به تلفنش پاسخ نمیدهد و متوجه میشود که او به محل کار نرفته، به خانه ما میآید. وقتی درب میزند و من درب را باز نمیکنم، موضوع را به کلانتری اطلاع میدهد؛ که مأموران درب را باز میکنند.