محیط زیست خوزستان روزهای بدی را پشت سر میگذارد. از خشک شدن تالاب شادگان تا خشک شدن تالاب زیبای هورالعظیم تنها گوشهای از مشکلات این استان هستند، بعد از اعتراضات اخیر و و ضعیت بد زندگی مردم منطقه، مسئولان مربوطه مدعی شدند که هورالعظیم بار دیگر آبگیری شده است. جامعه ۲۴ در این گزارش شرایط فعلی هور را در گفتگو با یکی از فعالان محیط زیستی منطقه مورد بررسی قرار داده است.
جامعه ۲۴ ، شادی مکی: فجایع زیست محیطی در خوزستان ادامه دارد. مشکلات مردم تالابنشین هورالعظیم همچنان به قوت خود باقیست. مسئولان هم در روزهای آخر دولت تلاش چندانی برای رفع مشکلات مردم و کسب رضایت خاطر آنها انجام ندادهاند. ظاهرا آنچه انجام شده تنها برای خاموش کردن صدای اعتراض مردم و نمایشی از به فکر بودن مسئولان ذیربط بوده است. ورود آب به کرخه بعد از ۴۰ روز رنج مردم و از دست رفتن سرمایههایشان در کنار مرگ و میر تلخ حیوانات و احشام وابسته به هور تنها مسکنی موقت بوده است بر درد و بیماری مزمن این تالاب. مسکنی که هنوز هم نتوانسته از درد و آلام هور و حیات وابسته به آن بکاهد.
ناصر عبیات، یکی از فعالان محیط زیست خوزستان درباره آخرین وضعیت هورالعظیم به جامعه ۲۴ میگوید: «آبی که از سد کرخه تحت عنوان حقابه هورالعظیم رهاسازی شده است قطرهای کوچک از حقابه هورالعظیم است. این مقدار اندک آب که در رودخانه کرخه به جریان افتاده است فایده زیادی ندارد و بحران هورالعظیم را نمیتوان با مسکن موقت حل کرد.»
«تا این لحظه میلیونها جاندار ذرهبینی و آبزی طی ۲ ماه اخیر تلف شدند. ای کاش این مقدار آب اندکی که در کرخه جریان داشت قطع نمیشد و این فاجعه رخ نمیداد. در جلسه اخیر مدیرکل آب و برق خوزستان این ادعا مطرح شده که ما سد کرخه را بستیم درحالیکه به فکر احشام و مردم پایین دست نبودیم. علت این موضوع بیان نشد و تنها یکی از معاونان ایشان موضوع را به صورت غیرمنطقی به این صورت توضیح دادند که ما به علت کمآبی و با هماهنگی ارگانهای مختلف از جمله سازمان محیط زیست چنین کاری را انجام دادیم.»
تبدیل هورالعظیم به مخزن فاضلاب
«من متعجبم از اینکه مسئولان و حتی برخی رسانهها در روزهای اخیر مدعی شدهاند که هورالعظیم هیچ مشکلی ندارد و کرخه پرآب نیست درحالیکه در عمل چنین نیست. متاسفم از اینکه با کمک برخی افراد معلومالحال ادعا میشود که هورالعظیم آبگیری شده است. هیچ تالابی در جهان وجود ندارد که به صورت مخزن یا استخر در بیاید و قسمت وسیع آن با پسماند و فاضلاب پر شود، اما این بلایی است که بر سر هورالعظیم آوردهاند.»
«هورالعظیم ویژگی اصلی خود را در قسمت جنوبی از دست داده است که علت آن پسماندهای کشاورزی و فاضلابی است که به داخل آن ریخته شده است. این مساله باعث شده که قسمت جنوبی تالاب به لحاظ زیست محیطی فاقد ارزش باشد، زیرا هیچ شباهتی به تالاب هورالعظیم قدیم ندارد. در حال حاضر تنها گونهای که در این قسمت تالاب وجود دارد گونهای مهاجم یعنی ماهی تیلاپیاست. این نوع ماهی گوشتخوار بوده و برای ماهیهای بومی تالاب مشکلات عدیدهای ایجاد کرده و این ماهیها را میخورد.»
بیشتر بخوانید: ابتکار: در سال ۸۹ آب را روی هورالعظیم بستند
«نیمه شمالی هورالعظیم تنها کمی از ویژگیهای طبیعی خود را حفظ کرده است هرچند که اخیرا وزارت نیرو با حمایت سازمان حفاظت از محیط زیست با خشک کردن این قسمت از تالاب، آسیبهای جبران ناپذیری بر آن وارد کرد به نحوی که قسمت عظیمی از هورالعظیم نابود شد. در حال حاضر بار دیگر شاهد کاهش دبی آب رودخانه کرخه هستیم، در نتیجه هورالعظیم آنچنان که باید آبگیری نمیشود. با کاهش دبی رودخانه مردم تالاب نشین و سه شهرستان حمیدیه، دشت آزادگان و هویزه را مایوس و معیشت کشاورزان و دامداران را مختل کردند.»
«به لحاظ اقتصادی هورالعظیم این ظرفیت را داشت که روزانه یک میلیون دلار برای کشاورزی ارزآوری کند، این تالاب نهتنها ظرفیت بالایی برای جذب گردشگر داشت که دامهایی که زندگیشان به این تالاب وابسته بود نیز به لحاظ تولید گوشت و لبنیات ظرفیتی بالا برای صادرات داشتند، اما با مختل شدن زندگی مردم و قتل عام احشام آنها بهویژه در پایین دست تالاب این امر میسر نشد.»
«با توجه به خسارات و خشک شدن قسمت وسیعی از هورالعظیم آب فعلی کفایت نمیکند. شرایط بد محیطی باعث شده که دامداران و ساکنان منطقه به اطراف رود کارون مهاجرت کنند چرا که تا حدودی آب در این منطقه وجود دارد. از طرف دیگر با توجه به گرمای هوا و خشک شدن تالاب ما شاهد آتشسوزی نیزارها در قلب هورالعظیم هستیم، اگرچه آتشنشانان دو شهر رفیه و بستان به اطفای این حریقها کمک میکنند، اما بیشتر این آتشها توسط جامعه محلی و فعالان محیط زیست خاموش میشوند. با تداوم این آتشسوزیها شاهد قتل عام پرندگان، آلودگی هوا و حتی سرایت آن به سایر شهرها خواهیم بود.»
«متاسفانه کشف میدانهای نفتی برای مردم دشت آزادگان و هویزه به جای نعمت، تبدیل به بلا و عذاب شده است، زمانی که بخشی از تالاب هورالعظیم را برای استخراج نفت خشک کردند ما به این امید بودیم که امکانات بهداشتی، رفاهی و ورزشی توسط وزارت نفت به این مناطق اختصاص یابد یا حداقل جوانان منطقه را به کار گرفته و ایجاد اشتغال شود، اما نه تنها هیچیک از این امیدها به بار ننشت، بلکه شرکتهای چینی با هماهنگی وزارت خارجه بدون درایت و دانش محیط زیستی اقدام به خشک کردن هورالعظیم کردند تا نسبت به اکتشاف نفت و نصب دکل اقدام کنند؛ این روش باعث بروز فاجعه ریزگردها در خوزستان و استانهای همجوار شد.»
بیشتر بخوانید: حال امروز خوزستان، دستپخت مدیریت غلط است!
«یکی از مشکلاتی که در رابطه با هورالعظیم وجود داشت مربوط به سیل اخیر خوزستان بود. در این سیل میلیونها متر مکعب از هورالعظیم از قسمت ایرانی به قسمت عراقی و از آنجا به خلیج فارس رفته است، دلیل این موضوع هم حاکمیت وزارت نفت بر وزارت نیرو و سازمان محیط زیست است درحالیکه این مقدار آب میتواند قسمت بزرگی از هورالعظیم را آبگیری کند، اما ما هیچ استفادهای از آن نکردیم. استخرها و حوضهایی که با مشاورت و مدیریت وزارت نفت در تالاب ایجاد شده است اگر به طور مثال ۲۰ متر مکعب آب وارد حوض شماره یک بشود از این مقدار تنها ۵ متر مکعب وارد حوض شماره ۲ میشود یعنی آب را به صورتی کنترل کردهاند که هیچ ضربهای به تجهیزات نفتی وارد نشود که این روش خیانت به هورالعظیم و محیط زیست ماست.»
«در حال حاضر رنگ آب هور تغییر کرده که علت آن هم آمیختگی آب هورالعظیم با فاضلاب و پسماند کشاورزی است، زیرا مناطق کشاورزی در دشت آزادگان فاقد زهکش بوده و به همین دلیل هم شوری آب این زمینها به هورالعظیم سرازیر میشوند، یعنی آبی که کشاورز استفاده میکند بار دیگر به رودخانه کرخه و از آنجا به هورالعظیم بازمیگردد. همین شوری عام باعث قطع آب احشام و گاومیشها شده است. به عنوان مثال آقای جمال غرباوی بعد دو روز رها کردن گاومیش در قلب هورالعظیم شاهد تلف شدن ۱۲ راس از آنها بود. قیمت هر راس گاومیش بسته به وزن و ... از ۴۰ میلیون تومان شروع شده و به مبالغ بالاتر هم میرسد. فردی که ۱۲ راس گاومیش خود را از دست میدهد خسارت سنگینی میبیند. تاسف آور است که تاکنون هیچیک از مسئولان وزارت جهاد کشاورزی، بخشداری و حتی یک دامپزشک به او سر نزده و جبران خسارتی هم نشده است.»
«سازمان محیط زیست تاکنون پاسخ قانعکنندهای درخصوص خشک شدن هورالعظیم نداشته است. بنده به عنوان فعال محیط زیست از مدیریت و عملکرد سازمان آب و برق و سازمان محیط زیست گلایه دارم؛ این سازمانها صرفا این فجایع را توجیه کرده و میان خود و مردم فاصله ایجاد میکنند.»
به دنبال تشنگی ندای ؛آب میخواهم ؛ به زمین و آسمان نالیدیم و آتش پاسخ گرفتیم ..
گویی سجدهای به غیر داشتهایم که اینچنین مستوجب عقوبت گشتهایم ..و گویی امیران این سرزمین دیگر گوشی ندارند که ناله زمین را بشنوند..جانهایی سرشار از زیبایی و طروات به شعله نامرادی سوختند، جانهایی که یارای سخن نداشتند و گونههایی که شاید دیگر به جهان نیایند ..
چگونه سازمانی بهنام محیط زیست آتش به جان طبیعت جاندار و بیجان کشید با سو مدیریت ..
چگونه میتواند آسوده سر به بالین بگذارد کسی که گتوند را بنا کرد دریایی از نمک به کارون ریخت.
چگونه مرگ ماهیها و تاولهایی تن گاومیش تشنه و سوختن ماوای پرندگان، او را دیوانه نکرده..