اینکه بدانید چرا زوجها از یکدیگر طلاق میگیرند، ممکن است به شما کمک کند از اشتباهات دیگران درس بگیرید.
جامعه ۲۴ - یکی دو سال اول زندگی همه چیز به خوبی و خوشی پیش میرود. چند سال که از زندگی مشترکتان بگذرد، اختلافها باعث میشود مدام با همسرتان مشاجره کنید. مشکلات مختلف، جنگ و دعوای مداوم و هزاران دلیل دیگر باعث میشود به فکر طلاق گرفتن از همسرتان بیفتید. زمانی که در وسط فرآیند طلاق قرار بگیرید، ممکن است احساس کنید خیلی تنها هستید یا هیچ کس شما را درک نمیکند. تجربهی چنین احساساتی کاملا طبیعی است.
۱. مشکلات مالی
مشکلات مالی یکی از علل طلاق به شمار میروند. حتما شنیدهاید که میگویند: «پول چرک کف است»، اما واقعیت این است که اگر به اندازهی کافی پول نداشته باشید، به احتمال زیاد زندگیتان بهخوبی پیش نمیرود. نه تنها نداشتن پول کافی، بلکه اختلاف سر مدیریت مسائل مالی هم میتواند دلیل طلاق باشد.
بهطور مثال ممکن است همسرتان فکر کند اولویت با این است که ماشین خود را عوض کنید، اما نظر شما این است که این کار ضرورتی ندارد و باید پولتان را پسانداز کنید. همه چیز از عادتهای خرج کردن و هدفهای مالی متفاوت گرفته تا بیشتر خرج کردن زن از شوهر یا بالعکس میتوانند باعث شوند زندگی زناشوییتان با مشکل مواجه شود.
پول روی همه چیز بهویژه زندگی مشترک اثر میگذارد. اگر در پرداخت اجارهی خانه، قسطها و هزینههای مختلف مشکل داشته باشید، بدون شک با همسرتان اختلاف پیدا میکنید. این روزها که افراد زیادی بیکار هستند و قادر به پیدا کردن شغل مناسب نیستند، شاهد افزایش آمار طلاق هستیم.
مشکلات مالی باعث میشوند حسابی مضطرب شوید و استرس بگیرید. بهترین کار برای مدیریت مسائل مالی است که زن و شوهر یک بودجه و هدف بلندمدت تعیین کنند و به آن متعهد بمانند.
۲. خیانت
خیانت مشکلی است که بسیاری از زن و شوهرها گرفتار آن میشوند. فردی که همسرش به او خیانت کرده، پیش خودش فکر میکند: «همسرم برای من و زندگی مشترکمان هیچ ارزشی قائل نبوده است. چنین فردی لیاقت هیچ چیز را ندارد. بهترین کار این است که از او طلاق بگیرم.» درصد زیادی از افراد متأهل به همسرشان که خیانت کرده، دوباره اعتماد نمیکنند که البته این موضوع کاملا طبیعی است.
وقتی فردی یک بار به همسر خود خیانت کرده است، از کجا معلوم که دوباره به همسرش خیانت نکند؟ خوب است بدانید که خشم و تنفر از جمله علل زمینهای خیانت هستند.
۳. نداشتن ارتباط کافی با یکدیگر
ارتباط درست همان چیزی است که زندگی مشترک را پایدار میکند.
یکی دیگر از علل طلاق، ارتباط نداشتن زوجها با هم است. اگر زن و شوهر با هم ارتباط درست و مؤثر برقرار نکنند، تمام جنبههای زندگی مشترکشان تحت تأثیر قرار میگیرد. ارتباط خوب ستون یک ازدواج پایدار به شمار میرود.
بیشتر بخوانید: بیشترین ازدواج و طلاقها مربوط به کدام سنین است؟
زن و شوهر باید دربارهی توقعات خود از یکدیگر و چیزهایی که نیاز دارند با هم صحبت کنند. فریاد زدن سر همسر، صحبت ناکافی با او در طول روز و بیاحترامی کردن به یکدیگر همگی میتوانند زندگی مشترک شما را با مشکل مواجه کنند. زمانی که زن و شوهر دیگر با هم صحبت نمیکنند، احساس تنهایی میکنند و دیگر مثل قبل به هم اهمیت نمیدهند. این موضوع میتواند به معنای پایان زندگی مشترک باشد.
ارتباط ناکافی و عدم ارتباط زوجها با هم یکی از اصلیترین دلایل ۶۵ درصد از طلاقها محسوب میشود. فکر کنید با کسی زندگی میکنید که صبح تا شب سرکار است، شب که به خانه برمیگردد، مشغول گیم و تلویزیون میشود و حتی یک کلمه هم با شما صحبت نمیکند، اما شما میخواهید دربارهی مسائل مختلف و اتفاقاتی که در طول روز برایتان افتاده صحبت کنید. زندگی با چنین فردی ناممکن به نظر میآید، نه؟ دقیقا به همین دلیل است که نداشتن ارتباط کافی زوجها با یکدیگر یکی از علل رایج طلاق به شمار میرود.
۴. دعوا و مشاجره مداوم
دعوا کردن دربارهی کارهای خانه، اینکه چه کسی بچهها را از مدرسه به خانه بیاورد، تلویزیون روی چه شبکهای باشد و… همگی میتوانند رابطهی شما را با همسرتان خراب کنند. علت این مشاجرههای مداوم این است که زن و شوهر به یکدیگر احترام نمیگذارند و خودخواه هستند.
آنها فقط به راحتی و آسایش خود فکر میکنند و هیچ اهمیتی به طرف مقابل نمیدهند. بسیاری از مشاجرهها در نهایت منجر به طلاق میشوند. زن و شوهر اگر اختلاف زیادی با یکدیگر داشته باشند، مدام سر مسائل مختلف با هم بحث میکنند. بسیاری از افراد از بحث و مشاجرهی دائم در زندگی زناشویی خود خسته میشوند و تصمیم میگیرند از همسر خود طلاق بگیرند.
۵. افزایش وزن
شاید پیش خودتان فکر کنید اضافه وزن یک دلیل سطحی برای طلاق گرفتن است، اما این موضوع یکی از اصلیترین علل طلاق به شمار میرود. در بعضی از موارد، افزایش وزن قابلتوجه همسر باعث میشود جذابیت خود را نزد شوهر یا زن خود از دست دهد. باید قبول کنیم که ظاهر افراد اهمیت خیلی زیادی دارد.
بسیاری از افراد از اینکه همسر بیش از حد چاق خود را به دیگران معرفی کنند، خجالت میکشند. درست است که باید اهمیت بیشتری به باطن و اخلاقیات افراد بدهیم، اما نمیتوانیم از اهمیت ظاهر افراد غافل شویم.
۶. انتظارات غیرواقعگرایانه
با هزار انتظار، امید و آرزو وارد زندگی مشترک میشوید و توقع دارید همسرتان مطابق انتظارات شما عمل کند، اما در زندگی زناشویی همه چیز آنطور که شما توقع دارید پیش نمیرود. نباید انتظارات بیش از حد زیادی از همسر خود داشته باشید، وگرنه با همسرتان دچار اختلاف میشوید، چون او نمیتواند انتظارات شما را موبهمو اجرا کند.
اینکه از همسرتان بخواهید آنطور که شما میخواهید لباس بپوشد، با کسانی که شما دوست دارید رفتوآمد کند و همیشه باب میل شما عمل کند، اصلا واقعگرایانه نیست.
۷. عدم برابری
عدم برابری را هم میتوانیم در لیست علل طلاق جای دهیم. برابری زن و مرد برای خیلی از افراد هیچ معنایی ندارد. هنوز هم افرادی پیدا میشوند که زن را متعلق به آشپزخانه و مرد را متعلق به بیرون از خانه میدانند.
بسیاری از آقایان برای اینکه به اصطلاح زنذلیل تلقی نشوند، از کمک به همسر خود در کارهای خانه اجتناب میکنند. این موضوع باعث میشود زن احساس کند نسبت به شوهرش مسؤولیت بیشتری به عهده دارد و به خاطر این نابرابری احساس عصبانیت و تنفر از همسر در او ریشه کند. این موضوع بهطور ویژه دربارهی زنان شاغل صدق میکند.
بسیاری از زنان شاغل صبحها همزمان با همسر خود از خانه خارج میشوند و عصر هم تقریبا همزمان با همسرشان به منزل برمیگردند. زن شاغل باید از وقتی که به خانه برمیگردد، مشغول آشپزی، تمیز کردن خانه، بچهداری و… شود، اما شوهر او میتواند بهراحتی و بدون دغدغه استراحت کند. این موضوع باعث میشود زن از این وضعیت خسته شود و کمکم به فکر طلاق بیفتد. البته نابرابری فقط زنان را تحت تأثیر قرار نمیدهد و مردها هم از این موضوع رنج میبرند.
۸. زود ازدواج کردن
ازدواج در سن کم یکی دیگر از علل طلاق محسوب میشود. دیدگاه افراد در سن کم با زمانی که بزرگ میشوند فرق دارد. وقتی که سنتان کم است، تصور دیگری دربارهی ازدواج دارید که ممکن است با افزایش سن این تصور تغییر پیدا کند. ازدواج کردن در سن خیلی کم به دلایل مختلف منجر به طلاق میشود.
زوجهایی که در سن کم ازدواج میکنند، به احتمال بیشتر دچار مشکلات مالی میشوند، چون هنوز از لحاظ شغلی در موقعیت ثابت و خوبی قرار ندارند. در بعضی از موارد آنها به اندازهی کافی بالغ نشدهاند و نمیدانند چطور بهطرز مؤثری باید با همسر خود و البته دیگران ارتباط برقرار کنند. ازدواج کردن در سن بالاتر به این معنی است که تجربهی بیشتری در زندگی پیدا کردهاید و درک بهتری از ازدواج و زندگی زناشویی دارید.
۹. اعتیاد
متأسفانه اعتیاد مشکلی است که این روزها افراد زیادی را درگیر کرده است. البته منظور ما در اینجا فقط اعتیاد به مواد مخدر نیست. همانطور که میدانید، اعتیاد انواع مختلفی دارد که از جملهی آنها میتوانیم اعتیاد به گیم، شرط بندی، خرج کردن غیرقابلکنترل و… را نام ببریم.
اعتیاد هر نوعی که داشته باشد، زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد و باعث میشود فرد شغل، دوستان، خانواده و همسر خود را از دست دهد. اعتیاد اثرات مخربی روی زندگی زناشویی دارد و باعث دروغ گفتن و از بین رفتن اعتماد بین زن و شوهر میشود. تعجبی ندارد که اعتیاد یکی از علل طلاق به شمار میرود.
اعتیاد چه انواعی دارد و هر کدام چگونه درمان میشوند؟
گاهی اوقات آنقدر زندگی زناشوییتان با مشکل مواجه میشود که طلاق گرفتن تنها راهحل معقول به نظر میرسد. هرچند که بهتر است با گفتگو همه چیز را بهصورت مسالمتآمیز حل کنید، اما بعضی وقتها ادامهی زندگی مشترک امکانپذیر نیست؛ در چنین مواقعی فقط با طلاق است که میتوانید خودتان را از شرایط بدی که در آن هستید، نجات دهید.
زوجها به دلایل مختلف از یکدیگر طلاق میگیرند. از جمله رایجترین علل طلاق میتوانیم به خیانت، ازدواج کردن در سن کم، مشکلات مالی، نداشتن ارتباط با یکدیگر، عدم برابری و انتظارات غیرواقعگرایانه را نام ببریم. به طلاق بهعنوان اولین راهحل فکر نکنید، اما اگر دیگر امیدی به زندگی مشترکتان نداشتید، بعد از مشورت با مشاور طلاق را در نظر بگیرید.
منبع: دیجی کالا