اخیرا گزارشی از سوی مرکز مدیریت آمار وزارت بهداشت منتشر و در آن نشان داده شد که میزان مرگ و میرها پس از واکسیناسیون بسیار بیشتر از میانگین جهانی است. با این حال برخی از اپیدمیولوژیستها این گزارش و تحلیلهای ناشی از آن را غیر واقعی میدانند.
جامعه ۲۴، یاسر مختاری: در روزهای گذشته گزارسی از سوی مرکز مدیریت آمار، اطلاعات و فناوری وزارت بهداشت و سعید نمکی منتشر شد که در آن آمار و نموداری از مرگهای پس از تزریق واکسن کرونا ارائه شده است، نموداری که نشان میداد این آمار بسیار بیشتر از میانگین جهانی است.
آمار مرگ و میرها پس از واکسن کرونا
علی شریفی زارچی، سرپرست مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات در نامه و گزارش خود در مورد آمار تجمیعی و تحلیلی میزان بستریها و فوتیهای کرونا در ایران مینویسد: برخی شاخصها نسبت به آمارهای اعلام شده از سوی برخی از کشورها به مراتب بالاتر است. از دو میلیون و ۷۴۹ هزار و ۳۵۶ نفر جمعیت واکسینه شده(در ایران)، ۱۶ هزار و ۷۸۴ نفر دو هفته پس از دریافت دوز دوم واکسن بستری شدهاند و نسبت افراد بستری شده با تزریق دو دوز واکسن به کل افراد واکسینه شده ۶۱ هزارم درصد بوده است. در واقع از هر صد نفر که بهطور کامل واکسینه شدهاند ۰.۶ درصد بستری شدهاند. همچنین شاخص افراد بستری شده نیز نسبت به آمارهای اعلام شده از سوی برخی کشورها به مراتب بالاتر به نظر میرسد.
زارچی همچنین ادامه میدهد: از بین دریافت کنندگان نوبت دوم واکسن که بستری شدهاند دو هزار و ۴۹۰ نفر فوت کردهاند که از بین آنها نتیجه تست هزار و ۴۱۱ نفر مثبت، ۶۸۲ نفر منفی و ۳۹۷ نفر نامشخص بود.
بر اساس این گزارش، دو هزار و ۷۲ نفر که تاریخ شروع بستری آنها حداقل دو هفته پس از دریافت نوبت دوم واکسن بوده، فوت شدهاند. این در حالیست که طبق مطالعات بینالمللی ادعا میشود احتمال تشدید بیماری و مرگ افراد دو هفته پس از دریافت نوبت دوم واکسن بسیار ناچیز است.
بر اساس گزارش زارچی، در نظر گرفتن جمعیت دو میلیون و ۷۴۹ هزار و ۳۵۶ نفر که تا آن زمان حداقل دو هفته از دریافت نوبت دوم آنها گذشته است، نرخ فوت افرادی که بیش از دو هفته از نوبت دوم واکسن آنها گذشته است ۷۵۳ نفر در هر یک میلیون نفر بوده است. شاخص اعلام شده در برخی کشورها کمتر از ۱۰ نفر در هر یک میلیون نفر جمعیت است.
اگرچه در این گزارش اشارهای نشده است که این میزان فوتی و ابتلا پس از تزریق چه واکسنهایی بوده است، اما در بخش دیگری از این نامه آمده است که امکان تحلیل بر اساس واکسن تزریق شده نیز وجود دارد.
این گزارش در بخش پایانی خود به مدت زمان سپری شده از تزریق نوبتهای مختلف هر برند اشاره میکند که متفاوت بوده است.
همچنین در بخش دیگری از نامه زارچی آمده است که شاخصها در حال تغییر و تحول هستند. مثلا تقدم و تاخر ورود ویروس دلتا به کشورها و میزان کارایی هر نوع واکسن در برابر آن میتواند بر نتایج اثرگذار باشد.
در نکات انتهایی این گزارش تاکید شده است که خیز پنجم با موج مبتلایان کرونای دلتا در مقطع زمانی اتفاق افتاد که از نوبت اول یا دوم بعضی برندها چند هفته میگذرد در حالی که بعضی برندهای دیگر همچنان در حال تزریق هستند.
بیشتر بخوانید: چرا در رتبههای اول کرونا در دنیا قرار گرفتیم؟/ از مقصران ساکت تا شهری با هزار داروغه!
این گزارش در حالی ارائه شده که نگرانیها درباره این موضوع در جامعه افزایش پیدا کرده است، چرا که به نظر میرسد برخی شاخصها نسبت به آمار سایر کشورها به طور قابل توجهی بالاتر و تا حدی نگران کننده است. به طور مثال نرخ فوت در افراد کامل واکسینه شده (که دو هفته از دریافت دوز دومشان میگذرد) در ایران حدود ۷۰ برابر برخی کشورها بوده است.
گزارش مرگ و میرها پس از واکسیناسیون تا چه اندازه علمی است؟
با این حال حمید سوری، رئیس کمیته کشوری اپیدمیولوژی نیز در پی گزارش مرکز مدیریت آمار وزارت بهداشت در نامهای به وزیر بهداشت مینویسد: تحلیل آمار در حیطه فعالیت آن مرکز نیست و با توجه به تخصص سرپرست محترم، تحلیل اطلاعات سلامت باید توسط متخصصان رشتههای مرتبط با زمینههای علوم زیستی به ویژه گروههای مرتبط با اپیدمیولوژی انجام شود. انتشار نامهای در سطح جامعه با مضمون غیرعلمی به شکل مستقیم یا با واسطه، که هنوز در کمیتههای علمی مربوطه تایید نشده خلاف مصلحت جامعه و تدبیر در مدیریت اپیدمی کرونا است.
سوری ادامه میدهد: اگرچه تحلیل اپیدمیولوژی دادههای مرتبط و تعریف شدهای اپیدمی میتواند برای سیاستگذاری و گاه برای تنویر افکار عمومی مفید باشد، ولی نتیجهگیری غیر علمی و غیر تخصصی از یافتههای خام، بویژه در شرایط کنونی میتواند موجب اثر مخرب بر استقبال مردم از واکسیناسیون حداکثری باشد.
اشکالات روششناسی در گزارش مرگومیرهای واکسیناسیون
این اپیدمیولوژیست در ادامه با اشاره به اشکالات اساسی در روششناسی استخراج این آمار اظهار میکند: اشکالات اساسی روششناسی در نامه مذکور و ابهامات متعدد، تحلیل دادهها را دچار سوگیری و خطا کرده است برای مثال موارد ذیل قابل ذکر است، مثلا تاریخ شروع ثبت اطلاعات و خاتمه واکسیناسیون در نمونهها مشخص نیست و تعداد دوزهای تزریقی کلی و به تفکیک نامشخص است. توزیع دادهها باید بر اساس استانها و گروههای مختلف جمعیتی (نه تنها سن) باشد. زمان شروع پیکهای درج شده در نمودارها معلوم نیست و ارائه اعداد خام میتواند نتیجهگیری نادرستی را حاصل کند.
وی در ادامه عنوان میکند که در اپیدمیولوژی، برای تعیین ارتباط متغیرهای مستقل (مانند انجام واکسیناسیون) و متغیر پاسخ (مانند مرگ یا بستری) نمیتوان تنها از مقایسه توصیفی دو متغیر بهره گرفت. این نوع ارتباط، جعلی و گمراه کننده است. چطور ممکن است از ۹۱ هزار و ۲۱۰ نفر افرادی که نوبت اول واکسن را دریافت و به بیمارستان مراجعه کردهاند همگی بستری (موقت یا عادی) شده باشند؟ اگرچه هیچ واکسنی در جلوگیری از ابتلای افراد به کووید-۱۹ بصورت ۱۰۰ درصد موفق نیست، ولی مرگ حدود ۱۱ درصد (۸۵۵۲ نفر) در بین بستری شدگان عادی (۷۵۸۸۶) چگونه توجیه میشود؟
این اپیدمیولوژیست در ادامه اشکالات خود بر این گزارش با طرح این پرسش که با چه مستنداتی علت مرگ در افراد گزارش شده را بدون آنکه تقدم زمانی را در یکسری یافته توصیفی اثبات کرد میتوان به واکسیناسیون تعمیم داد؟ ادامه میدهد: اثرات ایمنی واکسیناسیون در افراد حداقل بین ۲ تا ۳ هفته از زمان واکسیناسیون است که در منحنی فاصله واکسیناسیون نوبت اول و دوم شروع بستری، روز صفر در نظر گرفته شده است. ضمن اینکه علت مرگ افراد این بانک اطلاعاتی باید بررسی شده و توسط کمیتههای مرگ یا پزشکی قانونی تایید شود. همچنین نوع واکسن تزریقی این افراد مشخص نیست و نتیجهگیری بر اساس این دادهها غیرعلمی است.
رئیس کمیته کشوری اپیدمیولوژی کووید ۱۹ در ادامه در مورد مقایسه مرگهای ایران و کشورهای جهان هم میگوید: طبق ادعای مندرج در صفحه چهارم احتمال مرگ در واکسینه شدههای ایرانی بیش از ۷۵ برابر شاخص مربوطه در بعضی کشورهاست این نتیجه غیر معقول، نیازمند تحلیل تخصصی توسط کمیته علمی است.
قضاوت نهایی از مرگ و میرها پس از واکسیناسیون زود است؟
از سوی دیگر یک اپیدمیولوژیست دیگر اشکالاتی بر این گزارش مرکز مدیریت آمار وزارت وزارت بهداشت وارد آورده است. مهری در اینستاگرام خود نوشت: دو هفته پس از دوز دوم واکسیناسیون زمان مناسبی برای قضاوت نیست، در نمودارهای زمانی این گزارش هم دیده میشود که بعد از زمان بیشتر از دوز دوم (یعنی تکمیل پروسه واکسیناسیون) موارد بستری و مرگ خیلی کم میشود.
وی ادامه میدهد: اولویت بندی اصلی، اما بر اساس سن و افراد پر خطر بوده و بسیار هم کند پیش رفته است یعنی عمده افراد آنالیز شده مسن و پرخطر هستند که اتفاقا همیشه مرگ در این افراد بیشتر است؛ چه واکسن زده باشند و چه واکسن نزده باشند. بنابر این با پوشش بیشتر و واکسن زدن جوانترها، این اعداد به تدریج کاهش قابل توجه پیدا خواهند کرد.
مهری با بیان اینکه در همین شرایط فعلی هم مرگ و میر بعد از دو هفته از دومین دوز، کمتر از یک در هزار است، گفت: مرگ و میر با پوشش جوانترها خیلی کمتر خواهد بود. قضاوت نهایی باید پس از گذشت زمانی بیشتر از دوز دوم و به دنبال پوشش کامل باشد.
وی یادآور شد: این گزارش از آن جهت خوب است که هشدار داده شود تا واکسیناسیون کامل نشده و مدت کافی نگذشته، به زندگی عادی بازنگردید.
مهری نیز همچون سوری با طرح اشکال در روششناسی این گزارش یادآور شد: در روش شناسی ارزیابی کارآیی واکسن یا هر نوع مداخله دیگر این است که در مقابل گروه واکسن زده، یک گروه مشابه واکسن نزده نیز داشته باشیم، به عبارت دیگر باید به این پرسش پاسخ داد که اگر این گروه واکسن زده اگر واکسن دریافت نمیکردند میزان مرگ و میرشان چگونه بود؟ با دادههای مذکور به هیچ وجه نمیشود به این پرسش پاسخ داد. به همین دلیل این نتایج در شرایط فعلی ما که آمار ابتلای بسیار زیادی به واریانت دلتا داریم، با نتایج کشورهای دیگر که زودتر از ما ایمن شدهاند اصلا قابل مقایسه نیست. فقط در شرایط مشابه میتوان قضاوت علیتی درستی انجام داد.