بلوای سه چهره پرحاشیه این روزها
علیاکبر رائفیپور، حسن عباسی و هاشمی گلپایگانی؛ چهرههای حاشیهساز این روزها. چهرههای جنجالیای که صحبتهای پراکندهای دارند و بدون هیچ مستندی از هر دری سخن میگویند.
جامعه ۲۴- علیاکبر رائفیپور، حسن عباسی و هاشمی گلپایگانی؛ چهرههای حاشیهساز این روزها. چهرههای جنجالیای که صحبتهای پراکندهای دارند و بدون هیچ مستندی از هر دری سخن میگویند. صحبتهایی که اغلب واکنشهای تندی به خود میبینند، اگرچه اغلب اوقات از واکنش دستگاههای دولتی و رسمی هم بینصیب نماندهاند.
شخصیتهای جنجالی این روزها گاها بدون سوابق علمی و تحصیلی مرتبط در هر زمینهای اظهارنظر میکنند، از پزشکی و مسائل حقوقی گرفته تا اقتصاد و روابط بینالملل. این سه نفر در نتایج جستوجوهای این روزها بیشک جزو یک تا پنج مورد اول هستند. چهره اول این اساتید رائفیپور است که از اواخر دهه ٨٠ خبرساز شده و تاکنون درباره هر چیزی اظهارنظر و حاشیهسازی داشته. در گام بعدی به حسن عباسی میرسیم که بارها اظهارنظرهایش دردسرساز شده. و، اما چهره سوم هاشمی گلپایگانی، دبیر ستاد امربه معروف و نهی از منکر است. مردی که همین یکماه پیش اظهاراتی درباره حجاب داشت تا با انتقاداتی روبهرو شود. حالا او کاری کرده که در میان منتقدانش بسیاری از چهرههای اصولگرا را هم میتوان دید.
مرد حاشیهساز
دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر؛ زاده ١٤دی ٢٥. وزیر فرهنگ و آموزش عالی در دولت دوم اکبرهاشمی رفسنجانی، زاده نجف است. یکی از مردان حاشیهساز این روزها هاشمی گلپایگانی است. هاشمی گلپایگانی گفته بود تاکسیهای اینترنتی اگر بدانند با سوار کردن فرد بیحجاب جریمه میشوند، ٥٠درصد مشکل کشف حجاب خودروها حل میشود. او از خرداد سال گذشته به سمت دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر رسید. دبیر جدید با طرح دیدگاههایی اختلافآفرین منتقدانی به خود دید. درواقع حالا این محمدصالح هاشمی گلپایگانی است که با سخنانش عملا جای آمر به معروف و ناهی از منکر را عوض کرده و دیگراناند که او را به حراست از کلام و مراقبت از زبان دعوت میکنند.
سیدمحمود رضوی، مشاور فرهنگی رئیس مجلس در واکنش به اظهارات دبیر ستاد امر به معروف نوشته بود؛ عدالت آن است که در کنار تذکر به هنرمندان و ورزشکاران بابت اتفاقات اخیر، دستگاههای امنیتی و قضائی با افرادی همچون آقای هاشمی گلپایگانی که اظهارات تحریکآمیز و بیمورد میکنند، بهسرعت و شدت برخورد کنند.
لعنت بر دهانی که بیموقع باز شود. احسان صالحی، از فعالان رسانهای هم به گفتههای دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر، در صفحه شخصیاش واکنش نشان داد؛ چند روز پس از تاکید رهبر انقلاب بر اینکه بحث بر سر حجاب نیست، هاشمی گلپایگانی باز همان فایل را با راهکاری از جنس قرار دادن مردم مقابل هم، باز کرد. این موتور تولید نفرت که در ماههای اخیر به سود پروژه قطبیساز دشمن پمپاژ کرد، طبیعی و صرفا از سر نادانی است؟ قرار نیست خاموش شود؟ همچنین مجتبی امینی، تهیهکننده سریال گاندو هم در توییتی از دستگاههای اطلاعاتی خواست پرونده و عقبه دبیر ستاد امر به معروف را بررسی کنند. او نوشت: «بهعنوان یک دلسوز نظام و شهروند از دستگاههای اطلاعاتی کشور خواهشمندم پرونده و عقبه جناب آقای هاشمی گلپایگانی دبیر ستاد امر به معروف را بررسی کنند. پروژه تولید نفرت و دوقطبیسازی مشهود است، ردپای خرابکاری و نفوذ دیده میشود.» محمد حسین پویانفر از مداحان اهل بیت نیز در توییتی نسبت به اظهارات دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر واکنش نشان داد و نوشت: «نفوذی شاخ و دُم دارد آیا؟ چرا کسی دکمه این آقای ... را نمیزند؟»
معرفی استاد حاشیهساز
شهرت؛ علیاکبر رائفیپور. زاده هشتم اردیبهشت به سال ٦٣. مدرس ایرانی و نظریهپرداز توطئه. مرد جنجالی که سخنرانیهایش درباره ادیان، فرقهگرایی، آخرالزمان، مهدویت، شیطانپرستی، فراماسونری و توطئه نامش را سر زبانها انداخته. اواخر دهه ٨٠ جوانی بیست و چندساله بود که با گفتن از آیینهای مرموز و نمادهای پیدا و نهان، ناگهان به شهرت رسید. کلیپهای سخنرانیاش در همان برهه در مورد «راز دلار» دستبهدست و بلوتوثبهبلوتوث چرخید. جوان کت و شلوارپوشی که با هیجان از رمز اعداد ٩، ١١ و ١٣ میگفت.
در جای دیگری رائفیپور درباره نظام وکالت اظهارنظر کرده. او ادعا کرده بود دوسالی است روی این موضوع مطالبهگری دارد. «ساختار وکالت در کشور ما انحصاری است. کانون وکلا تعیین میکند چند وکیل در کشور باشند. در حالی که مثلا در آمریکا وکالت انحصار ندارد.».
اما جواب منتقدان استاد؛ در همین دو جمله دو غلط آشکار وجود دارد. اولا وکالت در ایران در انحصار کانون وکلا نیست. این نهاد تعیین نمیکند چند وکیل در کشور داشته باشیم. سالهاست که مرکز وکلا و مشاوران حقوقی قوهقضائیه مستند به ماده ١٨٧ قانون برنامه سوم توسعه اقدام به برگزاری آزمون و صدور پروانه وکالت میکند. از سوی دیگر، وکالت در آمریکا نیز غیرانحصاری و آزاد نیست.
دانشآموختگان حقوق باید از مراجع ذیربط و پس از گذراندن آزمونها و کارآموزیهای لازم، پروانه وکالت اخذ کنند و معمولا این پروانه تنها در یک ایالت معتبر است. منتقدان استاد بر این باورند رائفیپور بدون در نظر گرفتن تفاوت نظام حقوقی و بقیه موارد تنها با یک قیاس اشتباه با سیستم وکالت در دیگر کشورها، وکلا را هم دوباره در جبهه شر قرار میدهد که «مانند راننده تاکسیهایی که در شب بارانی فقط مسافر دربستی سوار میکنند، فقط در پی این هستند که دستکم باشند تا درآمدشان بیشتر شود!»
اظهارنظر درباره ازدواج، نقد فیلم و بررسی کاربرد اصلی سد کرخه
تابستان ٩٨ فیلم عقدکنان دختر خردسالی با مردی بیست و چندساله منتشر شد. فیلمی که خشم بسیاری را برانگیخت تا جایی که اقدام مقامات قضائی برای نجات دخترک را فراهم آورد. و، اما واکنش رائفیپور به این ماجرا؛ «این ماجرا سیاسی و عملیات رسانهای و کار کسانی است که میخواهند سند توسعه پایدار سازمان ملل را در کشور اجرایی کنند.»
این اظهارنظرها هم دوباره نام استاد را سر زبانها انداخت. منتقدان این صحبتهای رائفیپور در پاسخ گفته بودند؛ در بحث رائفیپور آمارهای رسمی ثبت احوال جایگاهی ندارد. آمارهایی که به ما میگوید فقط در سال ۱۳۹۶ «ازدواج ۱۰۳۳ زن ۱۴-۱۰ ساله به طلاق منجر شده که ۳۳۷ نفر از شوهران این زنان ۲۹-۲۵ ساله بودند و ۶۵ نفر دیگر از این شوهران ۴۴-٣٠سال داشتند. متاسفانه این ظرایف در بحث رائفیپور جایگاهی ندارد، چراکه یک جواب ساده وجود دارد: «صفبندی خیر در برابر شر!»
در سخنرانیهایی از رائفیپور که بنابر فیلمهای موجود حداقل در سه موقعیت و زمان مختلف تکرار شده، او مدعی میشود؛ «کاربرد اصلی سد کرخه اقتصادی نیست. سد کرخه حجمی از آب را پشت خودش نگه میدارد که در صورتی که بشکند، موجی به ارتفاع ١٢-١٠متر در خلیجفارس ایجاد میکند و کشورهای حاشیه خلیجفارس را با سونامی زیر آب میبرد.»
رائفیپور زمانی به نقد فیلم «٢٠١٢» پرداخت و از نشانهشناسی فرار خانواده آمریکایی به چین، چین را مقصد بعدی صهیونیستها برای انتقال قدرت و حکمرانی بر جهان معرفی کرد. «من به شما و مسئولانمان میگویم: چین، روسیه، آمریکا و اسراییل هیچ فرقی با هم ندارند. همه نوکران بیجیره و مواجب یهودند. امروز در دنیا فقط دو جبهه داریم! فقط و فقط دو جبهه! بقیه چیزها به یک شکلی زیرگروه این دو تا هستند. آن طرف صهیونیسم و این طرف تشیع. تمام! هیچ جبهه ثالثی وجود ندارد.» البته استاد به نقد جدایی نادر از سیمین و بادیگارد هم پرداخته بود!
از ورزشکاران تا شلیک به هواپیما
علیاکبر رائفیپور دیگر آن جوان بیست و چندساله نیست. بعد از سالها، هم مخاطبان استاد تغییر کردهاند، هم تریبونهای در اختیارش. هرچند، هم جایگاهش و هم دامنه موضوعاتی که به آنها میپردازد، تغییراتی به خود میبینند. استاد البته بیکار ننشسته و در لبه تحولات روز در تمام مسائل حرکت میکند از اظهارنظر درباره ماجرای بنزین تا تحلیل شهادت سردار سلیمانی، تحولات اخیر عراق و حتی موضوع کرونا.
ظهارات رائفیپور درباره مهدی مهدویکیا و کریم باقری اردیبهشت ٩٧ هم جنجالی شد؛ «یکی از این سلبریتیها در حال تبلیغ خمیردندان است و دهانش را بسته. یعنی لبها را میتوان با آن شست. آن یکی در حال تبلیغ ماست و دوخ است؛ ماست و دوخ، با خ! در حال خندیدن است.
گفتم خب جای اینها را عوض میکردید. خمیردندان را میدادی دست اون، ماست و دوغ را میدادی دست این! و….» البته اظهارات ناپسند رائفیپور بیجواب نماند و مهدویکیا در توییتر پاسخ او را چنین داد: «امید به روزی که چاپلوسی ریشهکن شود و هر کس نان تواناییاش را سر سفره ببرد. امان از حسادت و مشکلات درونی که آسایش آدمها را میگیرد.»
علی دایی نیز در حمایت از این دو چهره ماندگار باشگاه پرسپولیس با انتشار عکسی از آنها در اینستاگرامش نوشت: «دوستان قدیمی و پرافتخار.»
داستان سخنرانیها و اظهارنظرهای علیاکبر رائفیپور به اینجا ختم نشد. او در برنامه تلویزیونی ثریا گفته بود؛ طبق مستندات موجود، به سه هواپیمای مسافربری ایرانی شلیک صورتگرفته، ولی الحمدلله منجر به مشکل خاصی نشده است. او حتی در پاسخ به سوال مجری این برنامه که آیا این ادعا مستند است یا نه؟ تاکید کرده بود این ادعا مستند است. رئیس سازمان هواپیمایی کشوری با تکذیب ادعای رائفیپور گفته بود؛ گزارش تاییدشدهای در اینباره نداریم. «محمد محمدیبخش» گفته بود؛ درخصوص هواپیمای ماهان هم مداخلات غیرقانونی صورت گرفت که بررسیهای لازم در این رابطه صورت گرفت و چنین موردی (بمبگذاری) واقعیت نداشته است.
در امان نماندن سلبریتیها از اظهارنظرهای رائفیپور
با افشاگری سینماگران درباره تعرض جنسی، رائفیپور احساس مسئولیت کرده و گفته بود: «با توجه به آمار بالای تجاوز و تعرض جنسی در سینما و افشاگریهای روزانه این جماعت دوزاری علیه هم! به نظر میآید اگر کسانی که به آنها تجاوز نشده اعلام کنند کاربردیتر باشد.»
البته این صحبت استاد واکنشهای تندی به خود دید. یکی از منتقدان استاد محمدحسین قاسمی، تهیهکننده سینما بود. قاسمی گفته بود؛ جوانک ابله، تعمیم مسائل عدهای اندک در سینما به کل فعالان شریف این عرصه یا از سر حماقت و عداوت شماست یا رشدیافته فضایی هستید که تجاوز امری عادی و روزمره برایتان است.
رامبد جوان هم که قبل از آن از هجمه رائفیپور درامان نمانده بود، به این اظهارنظرش واکنش نشان داد: «آقای علیاکبر رائفیپور ما توقع و فرض داریم که آدمها ادب، احترام و خانوادهدوستی را سر سفره پدر و مادرشان یاد میگیرند، حالا که والدین شما رنج این تربیت را برای شما تحمل نکردند، ما جامعه هنری مخصوصا اهالی سینما این زحمت را به جان میخریم. کفایت میکند دوباره درباره خانواده محترم سینما اینگونه اظهارنظر کنید تا به نحو مقتضی تربیتتان کنیم.»
حضور رائفیپور در رسانه ملی بار دیگر حاشیهای جدید ساخت؛ توهین به شهدا آن هم در رسانه ملی. تعدادی از فعالان شبکههای اجتماعی صحبتهای او را توهینآمیز خواندند. آنها یادآوری کردند جان دادن جوانان در جبههها نه از سر هیجانات بلکه برای حفظ خاک وطن و آرامش امثال او انجام شده است. هرچند فرزند شهید باکری در پستی نوشت؛ به گفته آقای رائفیپور دو نفر در تصویر با ٢٧سال سن، با زن و بچه دنبال خالی کردن هیجاناتشان رفتهاند جنگیدن! چون دلیل مهمتری نداشتند حتما برای تنها گذاشتن زن و بچه … یعنی این ٣٩سال یتیمی ما فقط برای تخلیه هیجانات بوده…
بیشتر بخوانید: واکنش عباس عبدی به اظهارات حدادعادل درباره دوقطبی شدن جامعه
میدانید شما تقصیر ندارید این حرفها را در تلویزیون به اصطلاح ملی میزنید، کسی نیست آنجا بلند شود بزند در دهنتان. تقصیر ماست که زودتر از این نزدیم در دهن یکی از شما که آنقدر وقیح شدهاید.
جنجال آخر استاد حاشیهساز
و، اما ماجرای اظهارنظرهای استاد در هفتههای اخیر. در هفتههای اخیر صداوسیما تلاش کرد کمی به دغدغه معترضان در خیابان بپردازد. همین مسئله باعث شد افرادی وارد صداوسیما شوند که مدتها بود گذرشان به رسانه ملی نیفتاده بود. اگرچه شروع طوفانی صداوسیما خیلی زود فروکش کرد و صداوسیما به تنظیمات کارخانه برگشت. نکته جالب ماجرا آنجا بود که برنامه «ثریا» که از شبکه یک سیما پخش میشود ١٧مهر میزبان رائفیپور شد.
مهمانی که اظهارنظرهایش مانند همیشه واکنشهای بسیاری به خود دید. او در بخشی از سخنانش ناآرامیهای اخیر را اینگونه تحلیل کرد: «میخواهند هیجاناتشان را تخلیه کنند. دوسال کرونا را در خانه بودهاند و تکان نخوردهاند. متاسفانه محرکهای جنسی هم که فراوان! رفتهاند در این اینترنت و دسترسی به این وی. پی. انها هم که بسیار ساده است. حالا کف خیابان چه اتفاقی افتاده؟ مسئله تخلیه هیجانات در کنار مسئله زن! دقیقا این دو بههم رسیدند.»
این تفسیر جنسی، سطحی و بدون پشتوانه علمی رائفیپور با واکنش تند و منفی افکار عمومی مواجه شد. بخشی از فعالان اجتماعی و سیاسی این سخنان رائفیپور را در چارچوب صداوسیما تفسیر کردند و آن را اقدامی ناشایست و نابخردانه دانستند. آنان تاکید دارند صداوسیما به جای آنکه صدای مردم باشد، تنها سعی میکند با تریبون دادن به افرادی مانند رائفیپور دوباره آتش خشم آنان را شعلهورتر کند. در عین حال منتقدان زیادی هم این سخنان رائفیپور را توهین به شخصیت و شعور مردم و معترضان دانستند و تاکید کردند که امثال او تنها علیه مردم صحبت میکنند.
توهین به ارتش و اهانت به فوتبالیستها
شهرت؛ حسن عباسی. زاده ازنا به سال ٤٥. فارغالتحصیل فلسفه، سخنران و نظریهپرداز ایرانی. عباسی اولینبار به سال ٨٢ در برهه حمله آمریکا به عراق به عنوان کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی و استراتژیک در تلویزیون معرفی شد.
سوم خرداد ٨٨ مصاحبهای داشت با این مضمون؛ چرا نمیخواهند احمدینژاد باشد؟ عباسی در این سخنرانی به عنوان مهندس افکار عمومی به هاشمی و روحانی حمله کرد. اگرچه درنهایت با شکایت هاشمیرفسنجانی و حسن روحانی بازداشت شد. البته در دادگاه رفع اتهام و تبرئه شد. عباسی مرداد ٩٥ هم سخنرانی دردساز دیگری داشت. او در آن سخنرانی به ارتش حمله کرد؛ ارتش بیسروصدا فقط در پادگانها حضور دارد و آمریکا چنین نیرویی را میخواهد. او بهخاطر شکایت ارتش سه روز بهخاطر عدم تودیع وثیقه در بازداشت بود.
مواضع تند عباسی مدت طولانی او را از ورود به صداوسیما منع کرد، اگرچه با وساطت مجری سیاسی تلویزیون وحید یامینپور به برنامه دیروز، امروز و فردا آمد. حسن عباسی در هفتههای اخیر هم نامش را دوباره سر زبانها انداخته. او در واکنش به زندگی فرزندان مسئولین در خارج از کشور گفته بود؛ مسئولی که فرزندش به خارج میرود، بیشرف است.
باید آبروی مسئولی را که فرزندش به آمریکا میرود، برد و به او توهین کرد. او گفته بود؛ مسئولین جمهوری اسلامی افتخار میکنند فرزندانشان در آمریکا درس میخوانند. حسن عباسی توهین به فوتبالیستها را در کارنامه خود میبیند با این جمله؛ اگر دین داشتید فوتبالیست نمیشدید. موضع فدراسیون فوتبال این بود؛ نباید جواب یک آدم غیررسمی را داد.
علی کریمی با انتشار عکسی در اینستاگرامش به حسن عباسی حمله کرد. او نوشته بود؛ حداقل ما دل چند نفر را شاد کردیم. تو چیکار کردی آدم دوزاری؟ تو نام پنج اقتصاددان را یاد بگیر. نمیخواهد راجب فوتبال نظر بدهی! ماجرای حسن عباسی به اینجا ختم نشد او در یک سخنرانی در بابل گفته بود؛ سلبریتیها لیدر اغتشاشات اعتراضات حجاباند. عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب، به موضع غیراخلاقی حسن عباسی واکنش نشان داد.
مهدی فضائلی در توییتر نوشت؛ موضع غیراخلاقی حسن عباسی علیه ورزشکاران و سخنان نامعقول هاشمی گلپایگانی درباره برخورد با بدحجابی بهویژه در این شرایط خسارتبار است و حضرت آقا هم در گذشته چنین مواضع و نظراتی را نفی کردهاند.