صفحه اصلی عمومی
کد خبر: ۴۲۰۷۲
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۹ ۲۶ مهر ۱۴۰۱
آتش‌نشانان اعزامی به اوین:

به خودمان هم گاز اشک‌آور می‌زدند

یکی از آتش‌نشانان اعزامی به اوین گفت: دیشب جنگ بود اینجا. ما برای خاموش کردن آتش آمده بودیم. آنقدر اشک‌آور زده بودند که خودمان داشتیم خفه می‌شدیم. هرچه گفتیم اینجا که جز ما و شما کسی نیست، برای چه می‌زنید گوش نمی‌کردند. حتی دعوایمان شد.

آتش سوزی

جامعه ۲۴- دو شب پیش خبر انفجار و آتش‌سوزی در زندان اوین به خبر یک رسانه‌ها تبدیل شد. فاجعه‌ای که تا به امروز مرگ ۸ زندانی در آن تایید شده است.

روزنامه هم‌میهن با خانواده‌های زندانیان که از آن شب پشت در‌های اوین مستقر شده‌اند تا شاید خبری از عزیزان خود به دست آورند، گفت‌وگویی داشته که بخش‌های مهم آن را در ادامه می‌خوانید:

*زن سیاه‌پوش می‌گوید: «پسر این آقا هم جزو بنیاد نخبگان است. چقدر به بچه‌های‌مان گفتیم مهاجرت کنید. نرفتند. حالا به جای دانشگاه و شرکت، ۱۲ روز است که پسرم زندان است. می‌گویند تا دوهفته بازپرس اصلا پرونده ها‌ی شان را نگاه نمی‌کند.»


بیشتر بخوانید: آتش‌سوزی در زندان اوین


*زن دیگری می‌گوید به بازداشتی‌ها و خانواده‌های‌شان فشار روانی وارد می‌کنند: «به من گفته‌اند برای آزادی پسرت وثیقه سنگین بیاور. من سندخانه شش‌میلیاردی آورده‌ام و فهمیده‌ام کار پسرم با وثیقه ۱۰۰ میلیونی هم راه می‌افتد. می‌دانید چه فشاری تحمل کردم تا سند را جور کنم؟»

* «شوهر من جانباز است. هم خودش، هم برادرش که دو چشمش را در جبهه از دست داده و نابیناست. چندوقت پیش اتفاقی در بازار بوده و یکدفعه آنجا شلوغ شده و او را هم بازداشت کرده‌اند. فقط به این دلیل که لباس سیاه به تن داشته است. فقط یک‌بار تماس گرفته و گفته من سالمم. همین.»

*میان جمعیت یکی از آتش‌نشان‌های شب‌گذشته هم هست. آمده جلوی زندان، پی چیزی. سر و صورتش تاول زده: «برای آتش دیشب است. دیشب جنگ بود اینجا. ما برای خاموش کردن آتش آمده بودیم. آنقدر اشک‌آور زده بودند که خودمان داشتیم خفه می‌شدیم. هرچه گفتیم اینجا که جز ما و شما کسی نیست، برای چه می‌زنید گوش نمی‌کردند. حتی دعوایمان شد.»

منبع: روزنامه هم‌میهن

دیدگاه کاربران