۴۰۰ هزار کودک بیهویت در کشور
«ترس از خدمت سربازی خیلیها را بیشناسنامه گذاشت.» بیش از چهار دهه از آن روزها میگذرد؛ از دورانی که نه خبری از آب بود، نه برق، نه تلفن و نه آموزش و بهداشت. نبود امکانات زندگی را بر مدار دیگری در این مناطق میچرخاند. دورانی که نبود امکانات حداقلی زندگی باعث شده بود نیاز به شناسنامه در این مناطق احساس نشود.
جامعه ۲۴- «ترس از خدمت سربازی خیلیها را بیشناسنامه گذاشت.» بیش از چهار دهه از آن روزها میگذرد؛ از دورانی که نه خبری از آب بود، نه برق، نه تلفن و نه آموزش و بهداشت. نبود امکانات زندگی را بر مدار دیگری در این مناطق میچرخاند. دورانی که نبود امکانات حداقلی زندگی باعث شده بود نیاز به شناسنامه در این مناطق احساس نشود. «منصور» یکی از اهالی دشتیاری آن روزهای روستاهای منطقه بلوچستان را خوب به خاطر دارد: «حداقل امکانات را تنها میتوانستی در مراکز دهستان ببینی.»
«منصور» شروع خدماترسانی به این مناطق را مربوط به دو دهه قبل میداند: «قرار شد به ساکنان این مناطق شناسنامه بدهند، اما ترس از خدمت سربازی باعث شد خانوادهها از گرفتن شناسنامه ممانعت کنند.»
شناسنامهدار شدن برایشان مترادف بود با خدمت سربازی. به گفته «منصور» اهالی فکر میکردند تنها کاربرد شناسنامه، خدمت سربازی است و بس. به مرور تسهیلاتی، چون بیمه، یارانه، سهام عدالت و … به میان آمدند تا غیبت شناسنامهها را به رخ اهالی بکشند. تب رغبت به شناسنامهدار شدن در میان اهالی بالا گرفت، اما در مقابل موانع شناسنامهدار شدن بیش از گذشته شده بود. این شهروند ساکن دشتیاری از دخیلشدن ثبتاحوال، شورای تامین و… برای گرفتن شناسنامه میگوید: «نهادهای امنیتی و نظارتی هم باعث شدند روند تسهیل گرفتن شناسنامه کُند شود.» پروسه گرفتن شناسنامه طولانی و سخت شده بود و هممرز بودن با پاکستان هم به این مسأله دامن میزد.
شناسنامهدار شدن فرزندان راحتتر از پدر و مادرها
«هزینه بالای شناسنامهدار شدن هم در بیشناسنامه ماندن اهالی بیتاثیر نبود.» به باور «ادهم» یکی از ساکنان «دلگان» شناسنامهدار شدن در میان اهالی اهمیت یافته بود، اما پروسه سخت بود، بهخصوص برای روستانشینان دورافتاده. روستاهایی که اغلب در میان اعضای یک خانواده یک فرد باسواد هم وجود نداشت.
در مقابل هزینه رفتوآمد برای پیگیری شناسنامه هم مبلغ گزافی برای خانواده به حساب میآمد. به باور «ادهم» همین مسئله باعث شد تا عملا بسیاری از خانوادهها عملا از گرفتن شناسنامه جا بمانند: «همین عوامل باعث شد بیشتر خانوادهها دیگر سراغ پروسه گرفتن شناسنامه نروند.»
صحبت از بیشناسنامهها که به میان میآید اغلب گمانشان به مهاجران میرود؛ اهالی که روزگاری از افغانستان یا پاکستان راهی ایران شدهاند، در جستوجوی زندگی بهتر. «ادهم» معتقد است نمیتوان صددرصد رد یا قبول کرد که اغلب بیشناسنامهها مهاجر یا ایرانیاند. هممرزی با پاکستان بسیاری را از آن سوی مرز به ایران کشانده. افرادی که یا کار بهانهای شده برای آمدنشان به ایران یا تازه کردن دیدار با فامیل و آشنایانی که از همان ابتدا ایران بودند.
چند صباحی است شناسنامهدار شدن اهالی مرزنشین جزو برنامههای مسئولان استان شده است. هرچند شناسنامهدار شدن این اهالی آداب و رسوم خاص خودش را دارد. «ادهم» از بررسی ابتدایی و تحقیقات محلی برای گرفتن شناسنامه اهالی این روستاها میگوید: «در مرحله اول راستیآزمایی میشود. افراد متقاضی شناسنامه باید مورد تایید شورا، دهیار و … باشند. بعد از این مرحله نوبت به ثبت احوال میرسد تا سکونت فرد تایید شود. همه این مراحل که تکبهتک طی شد فرد صاحب هویت ایرانی میشود.»
پدر و مادر خانواده که صاحب شناسنامه شوند، پروسه شناسنامهدار شدن فرزندان تسهیل میشود.
«ادهم» از تشکیل پرونده برای فرزندان خانوادهها میگوید: «روند شناسنامهدار شدن فرزندان راحتتر از پدر و مادرهاست. هرچند دادن آزمایش DNE هم از الزامات این پروسه است. شرط لازمی که همه هزینه آن با خانواده متقاضی شناسنامه است.»
روستاهای دورافتاده بیشناسنامههای بیشتری دارند
«باهوکلات» ۷۹ روستا به خود میبیند؛ روستاهایی که گاها با فاصله ۲۵ شاید هم ۳۰ کیلومتری از پاکستان جا خوش کردهاند. بزرگترین و پرجمعیتترین بخش استان که فاقدین شناسنامه بیشتری را در خود جای داده است. به گفته بخشدار بخش «باهوکلات» اغلب روستاهای این بخش از امکانات محروماند: «روستاهای دورافتاده بیشناسنامههای بیشتری دارند. روستاهایی که به جاده اصلی نزدیکترند اغلب هویت ایرانی دارند.»
«رضا صادقیخواه» با اشاره به اینکه اهالی این روستاها ایرانی اصلاند، میگوید: «دو سه سالی است با شهرستانشدن این بخش شرایط کمی بهتر شده است.» هزینه رفتوآمد به شهر و ناآگاهی از اهمیت شناسنامه باعث شده تا به تعداد این افراد طی این سالها افزوده شود.
به باور «صادقیخواه» همین عوامل دستبهدست میدادند تا افراد برای شناسنامه به ثبتاحوال مراجعه کنند: «پیگیری برای شناسنامهدار شدن اهالی روستاها مقطعی است. البته پروندههایی هم هستند که ترتیب اثر داده شدهاند و افراد دارای شناسنامه شدهاند.»
شناسنامهدار شدن پروسهای است که باید مراحل مختلف را پشتسر بگذارد تا به نتیجه برسد. به گفته بخشدار «باهوکلات» برای صدور یک شناسنامه باید استعلام مراجع مختلف گرفته شود: «اقدام برای صدور شناسنامه به خود افراد و ساکنان این روستاها برمیگردد. درواقع خود فرد باید اقدام به تشکیل پرونده کند.»
پروندههای تعیینتکلیف نشده
صدور شناسنامه برای فاقدین شناسنامه قوانین را هم به خود میبیند؛ به عنوان مثال قانون دادن شناسنامه به فرزندان زنانی که همسر تبعه دارند. به گفته «صادقیخواه» قانون دادن شناسنامه به فرزندان زنانی که همسر تبعه دارند هنوز در روستاهای «باهوکلات» اجرایی نمیشود: «ما مواردی داشتیم که شناسنامه پدر قدیمی بوده و فرزندان شناسنامه نداشتند.
با یک آزمایش DNE فرزندانشان صاحب شناسنامه شدهاند.» پدر خانواده در قید حیات باشد پروسه آزمایش DNE در همان زاهدان تمام میشود. پدر فوت شده به معنای گرفتن آزمایش DNE از عمو یا برادر است. به گفته «صادقیخواه» زاهدان فاقد تجهیزات این نوع از آزمایش است و باید فرد متقاضی راهی تهران شود: «یکی از دلایل بیشناسنامه ماندن اهالی این روستاها همین رفتوآمد به تهران است. برخی از پروندهها هم هستند که بعد از مدتها هنوز تعیینتکلیف نشدهاند یا به دلیل عدمپیگیری فرد یا دلایل دیگر مانند نیامدن استعلام نهادهای مختلف.»
اهمیت شناسنامه و تاثیر آن بر زندگی اهالی تا جایی است که دهیارها لیستی تهیه میکنند از فاقدین شناسنامه هر روستا. به گفته «صادقیخواه» این لیست را هر بار بهروزرسانی میکنند: «این لیستها بهروزرسانی میشوند تا اگر طرحی آمد اقدامات بهموقع صورت بگیرد.»
فردی احساس نیاز کند برای شناسنامه باید نامهای از دهیاری بگیرد برای شورای روستا. این اولین گام است برای پروسه شناسنامهدار شدن. به باور بخشدار «باهوکلات» بسیاری از فرزندان این خانوادهها به دلیل نبود شناسنامه تا یک مقطع امکان ادامه تحصیل دارند: «یارانه معیشتی، سهام عدالت و سایر امتیازات باعث شده تا افراد احساس نیاز بیشتری برای شناسنامه کنند.»
۴۰۰ هزار کودک بیهویت!
یکمیلیون بیشناسنامه؛ آخرین آمار از بیهویتها در کشور. آمارهایی که از وجود ۴۰۰ هزار کودک در میانه بیشناسنامهها خبر میدهند. در تقسیمبندی این آمارها سهم سیستانوبلوچستان چیزی حدود ۴ هزار و ۵۰۰ نفر است. سهمی که در میان آمارهای سالهای گذشته به چشم میخورد احتمال افزایش و کاهش آن دور از ذهن نیست.
زاهدان، چابهار، دشتیاری، سراوان و هیرمند در این میان ۶۵ درصد پروندههای ثبتشده بدون شناسنامهها را به خود اختصاص داده. ۳۰۰ پرونده ثبتشده هم مربوط به ۱۴ شهرستان در سیستانوبلوچستاناند. اگرچه آمارها از تشکیل ۸ هزار پرونده در کشور خبر دادهاند؛ پرونده در باب افراد بیشناسنامه.
بیشترین آمار مربوط به فرزندان حاصل ازدواج زنان ایرانی با اتباعاند
یکی از وظایف و ماموریتهای ثبت احوال ثبت وقایع حیاتی است؛ ولادت و فوت است. ماموریتی که موجبات تشکیل سازمان ثبت احوال را در سال ۱۲۹۷ تشکیل داد. به گفته مدیرکل ثبت احوال استان سیستانوبلوچستان اولین شناسنامه صادره در این استان متعلق به حوزه سیستان است به سال ۱۳۰۷. یعنی چیزی بیش از ۹۰ و اندی سال.
«رضا راحتدهمرده» با اشاره به اینکه بحث بیشناسنامهها موضوع تازهای نیست میگوید: «هرکجا مسئله مهاجرت پررنگ باشد –مهاجرت از کشوری به کشور دیگر یا از منطقهای به منطقه دیگر- ادعای تابعیت هم وجود دارد.»
«راحتدهمرده» مشکل اساسی استان را حضور اتباع بیگانه عنوان میکند. «آمار مدعیان فاقدین شناسنامه در استان، بیشترین آمار فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با اتباع است.»
«راحتدهمرده» معتقد است این افراد بیهویت نیستند. «این آمار عدد قابل توجهی است، البته آمار دقیق این جمعیت در اداره اتباع ثبت شده است.»
بیشتر بخوانید: نابرابری آموزشی برای مهاجران کوچک
به گفته مدیرکل ثبتاحوال استان سیستانوبلوچستان، اداره اتباع روزانه ۳۰ تا ۴۰ مورد استعلام از ثبت احوال دارد. «این افراد هویت دارند، اما تقاضای شناسنامه دارند، بنابر اجرای ماده لایحهای که در مجلس قرار بر اجرایش شد؛ اعطای تابعیت به فرزندانی که از مادر ایرانی زاده شدهاند.»
۲۵ هزار و ۱۵۰ پرونده برای تقاضای شناسنامه
بیشترین بیشناسنامهها مربوط است به بخش سیستان، البته شهرستان هیرمند بالاترین آمار را به خود اختصاص داده است. به باور مدیرکل ثبتاحوال استان سیستانوبلوچستان هممرز بودن با افغانستان باعث شده هیرمند آمار بالایی از بیشناسنامهها را داشته باشد.
به گفته «راحتدهمرده» گروهی هم در این استان وجود دارند که هیچگونه مدرک سببی یا نسبی ندارند: «این نشان میدهد اینها به دلیل اقامت طولانی ادعای ایرانیبودن دارند.»
به گفته «راحتدهمرده» بیشترین آمار بیشناسنامهها مربوط به شهرهای بزرگ است: «بیشترین بیشناسنامهها مربوط به حاشیه زاهدان، زابل، چابهار، سراوان و ایرانشهر است.»
مدیرکل ثبت احوال استان سیستانوبلوچستان از تشکیل ۲۵ هزار و ۱۵۰ پرونده در سطح استان خبر میدهد: «این پروندهها مربوط به سرپرستان خانوارهاست؛ افراد بالای ۱۸ سال. در این پروسه برای افراد بالای ۱۸ سال تشکیل میشود. هر تصمیمی برای پدر گرفته شود همان برای فرزندان اعمال میشود.»
«راحتدهمرده» از تایید ۱۸ هزار و ۵۶۸ پرونده در سطح استان خبر میدهد: «اغلب این پروندههای تاییدشده مربوط به مناطق روستایی و عشایری است.» به گفته او کمترین مشکل استان درخصوص بی شناسنامهها مربوط به مناطق روستایی است: «۴ هزار و ۱۶۹ پرونده رد تابعیت شدهاند یعنی ایرانی شناخته نشدهاند. در مجموع به ۲۲ هزار و ۷۳۷ پرونده رسیدگی شده است. به عبارتی بیش از ۱۸ درصد پروندهها رد تابعیت شدهاند.»
اغلب بیشناسنامههای سیستان و بلوچستان از اتباع هستند
«دهه ۷۰ حدود ۵.۷ درصد رد تابعیت شدهاند. دهه ۸۰ این آمار به ۱۱.۹ درصد رسیده است. دهه ۹۰ رد تابعیتها ۲۳ درصد را به خود اختصاص دادهاند. آماری که در سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ به ۵۶ درصد رسیده است.» به گفته مدیرکل ثبتاحوال استان سیستانوبلوچستان هر چه جلوتر آمدهایم به آمار اتباع بیگانه در استان افزوده شده است: «در گذشته برای اغلب ایرانیها شناسنامه صادر شده و تعداد محدودی از ایرانیها هنوز شناسنامه ندارند. اغلب بیشناسنامههای استان را اتباع تشکیل میدهند.»
«راحتدهمرده» از ۲ هزار و ۴۱۳ پرونده در دست اقدام در سطح استان میگوید: «این تعداد پرونده مربوط به ۲۶ شهرستان استان است که اغلب منتظر اعلام وصول از طرف مراجع هستیم برای صدور شناسنامه.» به گفته او در حال حاضر بیش از ۵۰ اداره و نمایندگی در سطح استان فعالیت میکنند: «ما در یکدهه گذشته حدود ۲۹ اداره و نمایندگی را در استان راهاندازی کردیم با هدف تسهیل دسترسی اهالی به ثبت احوال.»
به گفته مدیرکل ثبت احوال استان سیستانوبلوچستان در هفت ماهه ۱۴۰۱ حدود ۶۸۴ پرونده رسیدگی شده است: «از این تعداد ۳۰۱ پرونده تایید شدهاند و ۳۸۳ پرونده رد تابعیت. بیشترین رد تابعیتها مربوط به زاهدان است.»