مردی که با خوراندن قرص دخترش را به قتل رسانده بود، پای میز محاکمه رفت.
جامعه ۲۴- اواخر خردادماهسال۹۸، زن جوانی به اداره پلیس رفت و از شوهر سابقش مهدی شکایت کرد. او گفت: من و مهدی چند سال قبل با هم ازدواج کردیم و صاحب یک دختر به نام آرزو شدیم. ما از همان ابتدای زندگی با هم اختلاف داشتیم به همین خاطر از یکدیگر جدا شدیم و سرپرستی دخترم را به شوهرم سپردم. شوهرم سال گذشته ازدواج کرد و حالا از همسر دومش صاحب یک پسر شده است. هرازگاهی به دیدن دخترم میرفتم، اما مدتی است مهدی اجازه نمیدهد دخترم را ببینم. به رفتارهای شوهر سابقم مشکوک هستم و میترسم بلایی سر آرزو آمده باشد.
با طرح شکایت مهدی مورد تحقیق قرار گرفت. او ابتدا مدعی شد دخترش را به همسر سابقش تحویل داده و از او خبری ندارد و در روند بازجوییها مرد جوان اظهارات ضد و نقیضی را مطرح کرد. مرد ۴۰ساله، اما در جریان تحقیقات بیشتر به قتل اعتراف کرد و گفت: بعد از جدایی از همسر اولم با نگار آشنا شدم. او برای ازدواج شرط گذاشت آرزو را به مادرش تحویل دهم، اما من نتوانستم این کار را انجام دهم. نگار با دخترم کنار نمیآمد و اصرار داشت یا او را به مادرش تحویل دهم در غیراینصورت او را سر به نیست کنم. با پیشنهاد او قرار شد دخترم را به میدان هروی ببرم و او را تحویل یک مرد غریبه بدهم. این شرط را هم نپذیرفتم.
بیشتر بخوانید: قتل کارگر به خاطر تنبلی
مرد جوان ادامه داد: اختلاف من و نگار همچنان ادامه داشت تا اینکه تصمیم گرفتم آرزو را در محل خلوتی رها کنم، اما قبل از آن به ناصرخسرو رفتم و از یک دستفروش قرص خریدم. نمیدانم قرصها چه بود. آنها را گرفتم و دختر خردسالم را سوار موتور کردم و به سمت پاکدشت بردم. در آنجا یک چهارم قرصها را همراه آبمیوه به دخترم خوراندم. در راه بازگشت به تهران بودیم که حال دخترم بد شد. نزدیک خاورشهر آرزو را که بیهوش شده بود در ۱۰ متری جاده رها کردم و به خانهمان بازگشتم. باور کنید از سرنوشت او اطلاعی ندارم.
بعد از اظهارات این مرد، تلاش برای یافتن دختر خردسال آغاز شد و مأموران به آدرس محلی که دختر خردسال در آنجا رها شده بود رفتند، اما ردی از او به دست نیاوردند. در استعلام از بهزیستی نیز معلوم شد دختری با این مشخصات به آنها تحویل داده نشده است.
با اقرارهای آن مرد، همسر دوم او نیز بازداشت شد و به اتهام معاونت در قتل بازجویی شد. او با انکار قتل گفت: قبل از ازدواج با مهدی شرط گذاشته بودم دخترش را به خانهمان نیاورد. او ابتدا قبول کرد، اما بعد از شروع زندگی به قولش عمل نکرد. وقتی صاحب فرزند شدم نمیتوانستم از دو بچه نگهداری کنم. این شد که اصرار کردم مهدی دخترش را به مادرش برگرداند، چون نمیتوانستم آن شرایط را تحمل کنم. باور کنید حرفی از سر به نیست کردن آن دختر نزده بودم و حالا هم از سرنوشت او اطلاعی ندارم.
تحقیقات در حال کامل شدن بود که مادر آرزو به اداره پلیس رفت و اعلام گذشت کرد. با این درخواست پرونده از جنبه عمومی جرم به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا مهدی به اتهام قتل عمد و نگار نیز به اتهام معاونت در قتل محاکمه شوند؛ بنابراین متهمان با تعیین شعبه به زودی مقابل هیئت قضایی شعبه یازدهم دادگاه به ریاست قاضی حشمتیان محاکمه خواهند شد.