محمد درویش، کارشناس و فعال محیط زیست معتقد است که بحران طاعون نشخوارکنندگان بسیار جدی است و به دلیل عدم تمهیدات لازم در مناطق محافظت شده و پارکهای ملی، اکنون با چنین بحرانی مواجه هستیم.
جامعه ۲۴، زینب غبیشاوی: طاعون نشخوارکنندگان یا طاعون بزی، چندسالی میشود که به جان گله دامها میافتد و جان این حیوانات را میگیرد. هرچند که این بیماری سالهای زیادی است که در ایران و برخی دیگر از کشورها همچون آفریقا، هند و برخی دیگر از کشورهای خاورمیانه وجود دارد، اما طی سالهای اخیر این بیماری در کشور به شدت افزایش پیدا کرده است، تا جایی که طی چند ماه گذشته بیش از هزار راس از کل و بزهای استان اصفهان به آن مبتلا و جان خود را از دست دادهاند.
بسیاری از دامداران در استانهای مختلف ایران از جمله اصفهان، اراک، البرز و خراسان رضوی، شاهد ابتلای حیوانات خود به این بیماری و مرگ آنها شدهاند. از آنجایی که عمده دامداران از راه دامدارای امرار معاش میکنند، از بین رفتن دامها به اقتصاد این خانوادهها آسیب جدی وارد کرده است.
تاکنون هیچ علائم و خبری مبنی بر انتقال و سرایت این بیماری به انسان گزارش نشده است و طبق گفته کارشناسان این بیماری اساسا به انسان سرایت نمیکند و از این جنبه جای نگرانی وجود ندارد. پزشکان و دامداران میگویند این بیماری با علائمی همچون تب، ریزش ترشحات از چشم و بینی، زخم دهان، تنگی نفس، اسهال بدبو و سرفه بروز میکند و دام مبتلا به شدت لاغر شده و تلف میشود.
محمد درویش، فعال و کارشناس محیط زیست به جامعه ۲۴ میگوید: بیماری طاعون نشخوارکنندگان چندسالی است که به شدت مناطق محافظت شده و پارکهای ملی ما را درگیر کرده است که چند دلیل میتوان برای آن اعلام کرد. در ابتدا متاسفانه باید بگوییم که آنطور که باید و شاید از مناطق حفاظت شده حراست نمیشود و دامهای اهلی به راحتی در این مناطق تردد میکنند و اغلب حاوی انگلهایی هستند که باعث ایجاد چنین بیماریهایی میشود.
بیشتر بخوانید: طاعون به جان وحوش خراسان شمالی افتاد
در منطقه کلاه قاضی بیش از هزار راس کل و بز تلف شدند
وی ادامه میدهد: در منطقه کلاه قاضی اصفهان بیش از هزار راس از کل و بزها بر اثر بیماری طاعون نشخوارکنندگان از بین رفتند و مسئولان تلاش کردند تا صدای آن را درنیاوردند، اما واقعیت این است که ماجرا بسیار بحرانی است. یکی دیگر از دلایل رشد این بیماری این است که مناطق حفاظت شده و پارکهای ملی ما اغلب عاری از حیوانات وحشی است. مثلا ما پلنگ نداریم، شیر یال کوتاه و ببر حذف شدهاند، تعداد یوزپلنگها کاهش پیدا کرده است؛ همین موضوع باعث شده علفخوارهایی که در این مناطق وجود دارند بیش از اندازه احساس امنیت کنند و این احساس امنیت باعث کم تحرکی آنها شده است و همین اتفاق قدرت بدنی آنها را بسیار کم کرده و در نتیجه آسیب پذیری این حیوانات بالا رفته است.
محمد درویش با بیان اینکه باید به مردم تاکید شود که به هیچ عنوان تلاش نکنند که حیات وحش را اهلی کنند، تصریح میکند: متاسفانه در مناطق حفاظت شده برای اینکه میخواهند از این حیوانات حمایت و حفاظت کنند تا از منطقه بیرون نروند، سعی میکنند علوفه دستی و آبشخور برایشان تدارک ببینند و طبیعتا کم شدن تعداد کفتار و گرگ باعث شده تا حیوانات اهلی دشمن طبیعی نداشته باشند که بخواهند از دست دشمن فرار کنند. این امنیت کاذبی که برایشان ایجاد شده است در نهایت منجر به مرگ آنها میشود. مجموع این عوامل دلیل شکنندگی جمعیت علفخوار ما در محیطهای حفاظت شده است و متاسفانه هر سال شاهد مرگ و میر بسیار زیاد این علفخوارها در اثر بیماری طاعون نشخوارکنندگان هستیم.
آبشخور مشترک میان حیوانات اهلی و حیات وحش زمینهساز طاعون نشخوارکنندگان
این کارشناس محیط زیست میگوید: بیماری طاعون نشخوارکنندگان قدمت زیادی دارد، اما اکنون حدود یک دهه است که تعداد مرگ و میرها بر اثر این بیماری در حال افزایش است. مبدا اصلی این بیماری یک بیماری مشترک میان دام و حیات وحش است. کل، بز، میش و گوزنهایی که در طبیعت داریم به دلیل اینکه به مناطق حفاظت شده حیات وحش وارد میشوند و از آبشخورهای مشترک استفاده میکنند و از آنجایی که تمهیدات لازم برای ایمنی و سلامت حیوانات اهلی در برخی از مناطق محلی اعمال نمیشود، این بیماری گسترش پیدا کرده است.
درویش تاکید میکند که این بیماری به طور کلی خطرناک است، اما به انسان سرایت نمیکند و اساسا خطری برای انسان ندارد. حیواناتی که به این بیماری مبتلا میشوند باید سریعا با تمهیدات ویژه معدوم شوند و مثلا روی آنها آهک ریخته شود که جسد آنها منجر به افزایش آلودگی نشود. گوشت این حیوانات نمیتواند وارد چرخه غذایی انسان شود، زیرا لاشه آنها به شدت بد بو است و از بوی بد نمیتوان نزدیک آنها شد، حتی حیوانات دیگر هم گوشت آنها را نمیخورند.
این کارشناس میگوید: اکنون مناطق کلاه قاضی استان اصفهان، منطقه هفتاد قله در استان مرکزی و منطقه طالقان در البرز از مهمترین مناطقی هستند که این بیماری در آنها مشاهده شده است، همچنین در مناطقی مانند خراسان رضوی نیز چنین نمونههایی مشاهده شده است.
بیماری طاعون نشخوارکنندگان قابل پیشگیری بود
درویش معتقد است که این بیماری از ابتدا تا حد زیادی قابل پیشگیری بود و اگر اختلاط میان دامهای محلی و حیات وحش رخ نمیداد، امکان پیشگیری از این اتفاق وجود داشت. اگر جلوی ورود دام به مناطق حفاظت شده و پارکهای ملی گرفته میشد و چوپانها نمیتوانستند دامهایشان را به آن مناطق وارد کنند، امکان وقوع و گسترش این بیماری کمتر میشد. مهمترین کاری که اکنون میتوان برای جلوگیری از افزایش این بیماری انجام داد، این است که دامپزشکها تمهیدات جدیتری برای واکسینه کردن و مراقبتهای پزشکی دامها انجام دهند. همچنین دامداران را آموزش دهند و آبشخور مشترکی میان دام و حیات وحش نباید وجود داشته باشد.
باید سعی کنیم تا جمعیت پلنگها، گرگها و کفتارها را افزایش دهیم تا این حیوانات در پارکهای ملی و مناطق حفاظت شده وجود داشته باشند، اگر این مجموعه عوامل رعایت شود، میتوانیم امید داشته باشیم که طاعون نشخوار کنندگان کاهش پیدا کند.
وی ادامه میدهد: زمانی که حیوانات وحشی در منطقه حضور داشته باشند، حیوانات اهلی میترسند و فرار میکنند و زمانی که فرار میکنند دیگر دچار بیماریهای کم تحرکی نمیشوند. فعالیت بدنی باعث میشود آنها بتوانند نسبت به بیماریها مقاوم شوند. در خود انسانها نیز همین روال وجود دارد، از زمانی که انسانها به استفاده از خودرو عادت کردند و پیاده روی و دوچرخهسواری را کنار گذاشتند، درگیر دیابت، فشار خون، سکتههای قلبی و ... شدیم و دولت سالانه ۹۰ هزار میلیارد تومان بابت این کم تحرکی خسارت پرداخت میکند.
درویش تاکید میکند: کم تحرکی آفت مشترک برای همه موجودات زنده است. اکنون گربههای پارک جمشیدیه نیز دچار چاقی و کبد چرب شدهاند. معتقدم نباید رفتارهای اکولوژیک حیوانات را تغییر دهیم؛ زمانی که گرگ و پلنگ که دشمن اصلی نشخوار کنندگان هستند، حذف میشوند، حیوانات اهلی دیگر انگیزهای برای فرار کردن و دویدن ندارند و به این ترتیب بحران جدیتر میشود.
مدیر کل سابق دفتر مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه این بیماری فقط برای علفخوارها است، میگوید: دامپزشکی و سازمان حفاظت محیط زیست باید موضوع طاعون نشخوارکنندگان را پیگیری کند. فعالین محیط زیست به شدت به نحوه عملکرد سازمان محیط زیست انتقاد میکنند که چرا حدود هزار راس از حیوانات اهلی بر اثر این بیماری در اصفهان کشته شدند! متاسفانه سیاستی که در زمان ریاست کلانتری در سازمان محیط زیست وجود داشت این بود که هیچکس اجازه نداشت که این قبیل خبرها را منتشر کند.